برابر پارسی : فرمان ها
فرامین
برابر پارسی : فرمان ها
فرهنگ اسم ها
اسم: فرامین (پسر) (فارسی) (تلفظ: farāmin) (فارسی: فرامین) (انگلیسی: faramin)
معنی: فرمان ها، اوامر، ( معرب از فارسی، جمع فرمان ) فرمان ها
معنی: فرمان ها، اوامر، ( معرب از فارسی، جمع فرمان ) فرمان ها
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع فرمان ٠ توضیح این تصرف فارسی زبانان عربی دانست که جمع لفظ فارسی را به طور عربی آورده اند ولی در عربی هم مستعمل است ٠
فرهنگ معین
(فَ ) [ معر. ] (اِ. ) جِ فرمان .
لغت نامه دهخدا
فرامین. [ ف َ ] ( ع اِ ) ج ِ فرمان. این تصرف فارسی زبانان عربی دان است که جمع لفظ فارسی به طور عربی آورده اند. ( آنندراج ). ج ِ فَرَمان فارسی است. ( از اقرب الموارد ). رجوع به فرمان شود.
فرهنگ عمید
= فرمان
فرمان#NAME?
فرهنگ فارسی ساره
فرمان ها
پیشنهاد کاربران
این ترکیب غلطه.
چرا که �ین� نشانه ی جمعِ عربیه نه پارسی
و نشانه ی جمع عربی رو نباید برای کلمه ی پارسی به کار برد
بهتره بگیم فرمان ها
چرا که �ین� نشانه ی جمعِ عربیه نه پارسی
و نشانه ی جمع عربی رو نباید برای کلمه ی پارسی به کار برد
بهتره بگیم فرمان ها
کلمات دیگر: