برابر پارسی : اندیشیدن
فکر کردن
برابر پارسی : اندیشیدن
فارسی به انگلیسی
to think, to reflect, believe, calculate, cerebrate, consider, judge, trow, trust, puzzle, ween
believe, calculate, cerebrate, consider, judge, think, trow, trust, puzzle, ween
فارسی به عربی
اعتقد
مترادف و متضاد
بر گرداندن، تامل کردن، فکر کردن، معکوس کردن، منعکس کردن، بازتابیدن، بازتاب دادن یا یافتن
فکر کردن، فعالیت مغزی را نشان دادن
عقیده داشتن، فکر کردن، اندیشیدن، خیال کردن، خیال داشتن، گمان کردن، فکر چیزی را کردن
فکر کردن، تصور کردن، بر آن بودن
فکر کردن، تصور کردن
فرهنگ فارسی
( مصدر ) اندیشه کردن اندیشیدن .
لغت نامه دهخدا
فکر کردن. [ ف ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اندیشه کردن. اندیشیدن. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فکر شود.
پیشنهاد کاربران
فرایندی است که در آن با استفاده از معلوماتمان، مجهولی را معلوم میسازیم و به نوعی از مجهولات خویش می کاهییم و به معلوماتمان می افزاییم که این مطلوب تنها با نظم دادن به معلومات سهل می گردد.
اندیشیدن
پنداشتن
انگاشتن
می انگارم > مینگارم ( مانند می اندازم > میندازم )
می انگارم > مینگارم ( مانند می اندازم > میندازم )
تله ی حذف فکر
برخی از نویسندگان خودشناسی و معلمان معنوی، مخاطب را به حذف اندیشه توصیه می کنند و توقف فکر را راه خلاصی از رنج های روحی و تضادهای درونی می دانند.
این در حالی است که اصولا انسان، موجودی اندیشنده است و حذف تفکر برای او سخنی بی معنی است.
به علاوه، توقف فکر در دنیای پر از شتاب و کار و مسؤولیت که هر عمل شخص، اثرات دور و نزدیک بی شماری در زندگی خود و دیگران دارد، نه عاقلانه است، نه عملی و نه حتی اخلاقی.
گذشته از آن، اتخاذ هرگونه تصمیم اخلاقی و انسانی، نیازمند تفکر، دقت و سنجش گری است ( حتی تصمیم به حذف فکر! ) .
برخورداری از قدرت اندیشه مشکل انسان نیست، بلکه مزیت اوست. راه آسودگی آدمی در کنار گذاشتن این موهبت عظیم و فروکاستن خویش به حد گیاهان و جمادات نیست، بلکه در جلوگیری از هرزرفتن فکر و اجتناب از استفاده غلط از این نیروی بزرگ است.
برخی از نویسندگان خودشناسی و معلمان معنوی، مخاطب را به حذف اندیشه توصیه می کنند و توقف فکر را راه خلاصی از رنج های روحی و تضادهای درونی می دانند.
این در حالی است که اصولا انسان، موجودی اندیشنده است و حذف تفکر برای او سخنی بی معنی است.
به علاوه، توقف فکر در دنیای پر از شتاب و کار و مسؤولیت که هر عمل شخص، اثرات دور و نزدیک بی شماری در زندگی خود و دیگران دارد، نه عاقلانه است، نه عملی و نه حتی اخلاقی.
گذشته از آن، اتخاذ هرگونه تصمیم اخلاقی و انسانی، نیازمند تفکر، دقت و سنجش گری است ( حتی تصمیم به حذف فکر! ) .
برخورداری از قدرت اندیشه مشکل انسان نیست، بلکه مزیت اوست. راه آسودگی آدمی در کنار گذاشتن این موهبت عظیم و فروکاستن خویش به حد گیاهان و جمادات نیست، بلکه در جلوگیری از هرزرفتن فکر و اجتناب از استفاده غلط از این نیروی بزرگ است.
فکر کردن از اندیشیدن می اید چرا چون فکر کردن 2 جور است مثل من برای مثال میگم میز شما در فکر وعقل خود هزاران میز در تفکر شما می آید ولی اگر من برای مثال بگم خدا شما هیچ تصاویری از ایشان به ذهن نمی توانی بی آوری چرا
چون بعضی از کلمات و اجسام تصویر در عقل و تفکر ما ندارد
چون بعضی از کلمات و اجسام تصویر در عقل و تفکر ما ندارد
کلمات دیگر: