مترادف طلایع : طلیعه ها، پیش روان، لشکر، طلایه داران، پیش قراولان، پیش تازان، جلوداران، مقدمه لشکر
طلایع
مترادف طلایع : طلیعه ها، پیش روان، لشکر، طلایه داران، پیش قراولان، پیش تازان، جلوداران، مقدمه لشکر
مترادف و متضاد
طلیعهها، پیشروان، لشکر، طلایهداران، پیشقراولان، پیشتازان، جلوداران، مقدمه لشکر
فرهنگ فارسی
۱ - جمع طلیعه . ۲ - واحدی نظامی که در پیشاپیش عمده قوی حرکت کند پیشرو لشکر جلو دار طلایه .
۱ - جمع طلیعه . ۲ - واحدی نظامی که در پیشاپیش عمده قوی حرکت کند پیشرو لشکر جلو دار طلایه .
جمع طلیعه
لغت نامه دهخدا
طلائع. [ طَ ءِ ] (ع اِ) ج ِ طلیعة. (منتهی الارب ) : و بر جمله جانب لشکر فرستاد با مقدمان هشیار با سالاران بانام تا طلائع باشند. (تاریخ بیهقی ص 625). رجوع به طلیعه شود.
طلائع. [ طَ ءِ ] ( اِخ ) ابن رزیک ( 495 - 556 هَ. ق. )، ملقب به الملک الصالح ابی الغارت. وزیر عصامی و از ملوک شمرده میشود. اصل وی از شیعه امامیه عراق است و با تنگدستی به مصر درآمد و آنجا ترقی کرد به حدی که ولایت منیة بنی خصیب ( از اعمال صعید المصری ) یافت و آنگاه وی را فرصتی دست داد و به قاهره درآمد و به وزارت خلیفه الفائز بنصراﷲ رسید ( 549 هَ.ق. ) و به الملک الصالح فارس المسلمین نصیرالدین موصوف گشت. چون فائز بسال 555 هَ. ق. بمرد و عاضد ولایت یافت دخت طلائع به زنی گرفت و طلائع همچنان در وزارت بماند تا آنگاه که عاضد کشتن وی را دسیستی ساخت تا ازتحکم او برهد. طلائع مردی شجاع و باتدبیر و محتاط و بخشنده و صادق العزیمه و ادب شناس و شاعر بود. او را دیوان شعر و نیز کتابی بنام «الاعتماد فی الرد علی اهل العناد» است. اوقاف نیکو وقف کرد و جامعی نیز به باب زویله بیرون قاهره برپا ساخت و در غزو با فرنگ به دریا و خشکی دست بازنداشت. ( الاعلام زرکلی ج 2 ص 449 ).
طلائع. [ طَ ءِ ] (اِخ ) ابن رزیک (495 - 556 هَ . ق .)، ملقب به الملک الصالح ابی الغارت . وزیر عصامی و از ملوک شمرده میشود. اصل وی از شیعه ٔ امامیه ٔ عراق است و با تنگدستی به مصر درآمد و آنجا ترقی کرد به حدی که ولایت منیة بنی خصیب (از اعمال صعید المصری ) یافت و آنگاه وی را فرصتی دست داد و به قاهره درآمد و به وزارت خلیفه الفائز بنصراﷲ رسید (549 هَ .ق .) و به الملک الصالح فارس المسلمین نصیرالدین موصوف گشت . چون فائز بسال 555 هَ . ق . بمرد و عاضد ولایت یافت دخت طلائع به زنی گرفت و طلائع همچنان در وزارت بماند تا آنگاه که عاضد کشتن وی را دسیستی ساخت تا ازتحکم او برهد. طلائع مردی شجاع و باتدبیر و محتاط و بخشنده و صادق العزیمه و ادب شناس و شاعر بود. او را دیوان شعر و نیز کتابی بنام «الاعتماد فی الرد علی اهل العناد» است . اوقاف نیکو وقف کرد و جامعی نیز به باب زویله بیرون قاهره برپا ساخت و در غزو با فرنگ به دریا و خشکی دست بازنداشت . (الاعلام زرکلی ج 2 ص 449).
فرهنگ عمید
طلیعه#NAME?
دانشنامه اسلامی
در اصطلاح فقه به گروهی گفته میشود که پیشاپیش عده قوا حرکت میکند و کارهای اطلاعاتی را نیز انجام میدهد و از دشمن خبر میگیرد.
در مورد حضرت علی (علیه السلام) این گونه روایت شده است:
«انَّهُ رَأی بَعثة العیُون و الطَّلائع بَیْنَ ایدیِ الجُیُوش» «در جنگها قبل از اعزام لشکریان به میدان نبر د، ابتدا گروه گشتی اطلاعاتی را میفرستاد تا از احوال دشمن خبر بگیرند.»
برای آگاهی بیشتر به واژه «عین» مراجعه کنید.