برابر پارسی : گذرگاه
عبورگاه
برابر پارسی : گذرگاه
فرهنگ فارسی
( اسم ) محل عبور راه گذر گاه .
لغت نامه دهخدا
عبورگاه. [ ع ُ ] ( اِ مرکب ) محل عبور. معبر. راه.
پیشنهاد کاربران
عبورگاه ، سوراخ عبور ( Manhole ) [اصطلاح دریانوردی] :سوراخی در مخازن ، بویلرها و یا کمپارتمانتهای یک کشتی که برای عبور نفر بمنظور بازرسی ، نظافت و رنگ آمیزی و یا تعمیرات ایجاد گردیده است .
کلمات دیگر: