کلمه جو
صفحه اصلی

طباخی


مترادف طباخی : آشپزی، خوراک پزی، خوالگیری، خورشگری

برابر پارسی : آشپزی، خوالیگری

فارسی به انگلیسی

cooking, cookery, culinary arts


مترادف و متضاد

آشپزی، خوراک‌پزی، خوالگیری، خورشگری


فرهنگ فارسی

عمل و شغل آشپزی طباخ دیگ پزی خوالیگری .

(قدیمی) آشپز


لغت نامه دهخدا

طباخی. [ طَب ْ با ] ( حامص ) آشپزی. باورچیگری. دیگ پزی. طباخة.

فرهنگ فارسی ساره

آشپزی، خوالیگر


پیشنهاد کاربران

طباخی ( Sugar boiling ) :[صنعت قند]تبدیل یک شربت به مخلوطی از کریستالهای شکر و شربت کریستال نشده.


کلمات دیگر: