کلمه جو
صفحه اصلی

عفریته


مترادف عفریته : ابلیس، شیطان، عفریت، غول

متضاد عفریته : فرشته، ملک

فارسی به انگلیسی

crone, gorgon, witch

crone, Gorgon, witch


عربی به فارسی

عجوزه , ساحره , مه سفيد , حصار


مترادف و متضاد

afreet (اسم)
عفریته

sorceress (اسم)
عفریته

witch (اسم)
عفریته، ساحره، زن جادوگر، پیرهزن

hecate (اسم)
عفریته، الهه سحر و جادو و عالم اسفل

hag (اسم)
عفریته، حصار، عجوزه، باطلاق، ساحره

beldam (اسم)
عفریته، عجوزه، پیرزن، زن اخمو و پرحرف، مادر بزرگ

hellcat (اسم)
عفریته، عجوزه، ساحره، زن لجاره

harridan (اسم)
عفریته، پیرزن، فاحشه از کار افتاده، زن شریر

carline (اسم)
عفریته، پیرزن، زن، زن مسن، کاملهزن

scold (اسم)
عفریته، ادم بد دهان، زن غرولندو

ابلیس، شیطان، عفریت، غول ≠ فرشته، ملک


فرهنگ فارسی

مونث عفریت
( اسم ) مونث عفریت .

فرهنگ معین

(عِ تِ ) [ ع . عفریتة ] (اِ. ) مؤنث عفریت .

لغت نامه دهخدا

( عفریتة ) عفریتة. [ ع ِ ت َ ] ( ع ص ، اِ ) مؤنث عفریت. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به عفریت شود.

عفریتة. [ ع ِ ت َ ] (ع ص ، اِ) مؤنث عفریت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به عفریت شود.


فرهنگ عمید

= عفریت

عفریت#NAME?


دانشنامه عمومی

زن،پیرزن (غالبا از روی تحقیر)


پیشنهاد کاربران

حقه باز - فریب دهنده - مکار و زیرک

دیو ماده ای که خود را به شکل زن در می آورد و با مردان همبستر می شود و در انتها آنها را می خورد

من به دوستم گفتم عفریته فرنگی اما اون یه دعوایی بامن کرد که نگو حالا من باید چه بکنم

عجوزه نفسانی

فرد زشت کار
فردی ک مرتکب جرم گناه کارانه ای شده


عفریته ـ جادوگر ـ زن بد خلق ـ پیرزن

واژه ی "عفریته " همان واژه ی " آفریده ی " فارسی می باشد که پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی دوباره به زبان فارسی بازگشته است .


کلمات دیگر: