نمک که آن را حرارت دهند و در کیسه ای کنند و برای رفع بعض سردرد ها آن کیسه را بر سر نهند ٠
نمک داغ
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نمک داغ. [ ن َ م َ ] ( اِ مرکب ) نمک که آن را حرارت دهند و در کیسه ای کنند و برای رفع بعض سردردها آن کیسه را بر سر نهند.
کلمات دیگر: