نمک پاش ٠ که نمک بر چیزی افشاند ٠ یا گریان ٠ اشکریزان ٠
نمک افشان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نمک افشان. [ ن َ م َ اَ ] ( نف مرکب ) نمک پاش. که نمک بر چیزی افشاند. || گریان. اشک ریزان :
چون بر این خوان نمک بی نمکی است
دیده از غم نمک افشان چه کنم.
شکرافشان شوم ان شأاﷲ.
چون بر این خوان نمک بی نمکی است
دیده از غم نمک افشان چه کنم.
خاقانی.
نمک افشان شدم از دیده کنون شکرافشان شوم ان شأاﷲ.
خاقانی.
کلمات دیگر: