کلمه جو
صفحه اصلی

تلخ کام


مترادف تلخ کام : ناخوش روزگار ، نامراد، ناامید، ناکام ، بدبخت، شوربخت، سیه گلیم

متضاد تلخ کام : شیرین کام، مرادمند، خوش بخت

فارسی به انگلیسی

disappointed, sad, afflicted

مترادف و متضاد

ناخوش‌روزگار ≠ شیرین‌کام


فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کسی که زندگانی او سخت گذرد .

لغت نامه دهخدا

تلخکام. [ ت َ ] ( ص مرکب ) مقابل شیرین کام. ( بهار عجم ) ( آنندراج ). نامراد و ناامید و محروم. || هر چیزی که در دهان دارای مزه تلخ باشد. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

کسی که روزگار خوشی ندارد و زندگانیش به سختی و تلخی می گذرد.


کلمات دیگر: