کلمه جو
صفحه اصلی

مرجح


مترادف مرجح : ارجح، اقدم، اولی، برتر، راجح

برابر پارسی : برتری داده، افزونی داده

فارسی به انگلیسی

favored, preferable, preferred

preferred, preferable


favored


فارسی به عربی

مفضل

مترادف و متضاد

preferred (صفت)
مقدم، مرجح

preferable (صفت)
برتر، متمایز، مرجح، قابل ترجیح، دارای رجحان

ارجح، اقدم، اولی، برتر، راجح


فرهنگ فارسی

برتری داده شده، افزونی داده شده
( اسم ) ترجیح دهنده برتری دهنده جمع : مرجحین .

فرهنگ معین

(مُ رَ جَّ ) [ ع . ] (اِمف . ) برتری داده شده ، ترجیح داده شده .

لغت نامه دهخدا

مرجح. [ م ُ رَج ْ ج َ ] ( ع ص ) رجحان نهاده شده. ترجیح داده شده. برتر شمرده شده. نعت مفعولی است از ترجیح. رجوع به ترجیح شود.

مرجح. [ م ُ رَج ْ ج ِ ] ( ع ص ) ترجیح نهنده. برتری دهنده. نعت فاعلی است از ترجیح. رجوع به ترجیح شود.

مرجح . [ م ُ رَج ْ ج َ ] (ع ص ) رجحان نهاده شده . ترجیح داده شده . برتر شمرده شده . نعت مفعولی است از ترجیح . رجوع به ترجیح شود.


مرجح . [ م ُ رَج ْ ج ِ ] (ع ص ) ترجیح نهنده . برتری دهنده . نعت فاعلی است از ترجیح . رجوع به ترجیح شود.


فرهنگ عمید

برتری داده شده، افزونی داده شده.

دانشنامه آزاد فارسی

مرجّح
رجوع شود به:ترجیح بلا


کلمات دیگر: