کلمه جو
صفحه اصلی

اسکار


برابر پارسی : زخم، جوشگاه

فارسی به انگلیسی

scar


فرهنگ فارسی

جایزهای که به بهترین هنر پیشگان سال سینمای آمریکاداده می شود و آن مجسمه ایست از برنز که روکش طلا دارد.ارتفاع مجسمه ۱٠ اینچ و وزن آن ۷ پوند است .
مست گردانیدن، کسی را مست کردن، مستی آوردن
پسر اسکار سابق الذکر مولد استکهلم وی جانیشین برادر خود شارل پانزدهم شد و از سال ۱۸۷۲ تا ۱۹٠۵ پادشاهع سوئد و نروژ بود و پس از جدا شدن مملکت بسال ۱۹٠۵ وی پادشاه سوئد گردید .

← جوایز اسکار


فرهنگ معین

( اُ ) [ فر. ] ( اِ. ) جایزه ای که از طرف آکادمی هنرهای سینمای آمریکا به عوامل مختلف تولید فیلم تعلق می گیرد.

لغت نامه دهخدا

اسکار. [ اِ ] ( ع مص ) مست گردانیدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( منتهی الارب ). مست کردن. مستی آوردن.

اسکار. [ اُ ] ( اِخ ) اوّل. یکی از سلاطین سوئد، متولد 1799 م. و متوفای 1850. وی پسر ژنرال موسوم به برنادوت است که او را بنام شارل چهاردهم بر تخت سوئد نشاندند. اسکار در سنه 1844 م. جانشین پدر گردید. این پادشاه بترقی و تعالی کشور تمایل بسیار داشت. صنایع و امور عام المنفعه را ترویج و نظامات و قوانین را اصلاح و تعدیل کرد و پیش از جلوس بعضی آثار مربوط بتربیت عمومی و قوانین جزا بوجود آورد.

اسکار. [ اُ ] ( اِخ )دوّم. پسر اسکار سابق الذکر، مولد استکهلم. وی جانشین برادر خود شارل پانزدهم شد و از سال 1872 تا 1905 م. پادشاه سوئد و نروژ بود و پس از جدا شدن مملکت بسال 1905، وی پادشاه سوئد گردید. ( 1829 - 1907 م. ).

اسکار. [ اِ ] (ع مص ) مست گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (منتهی الارب ). مست کردن . مستی آوردن .


اسکار. [ اُ ] (اِخ ) اوّل . یکی از سلاطین سوئد، متولد 1799 م . و متوفای 1850. وی پسر ژنرال موسوم به برنادوت است که او را بنام شارل چهاردهم بر تخت سوئد نشاندند. اسکار در سنه ٔ 1844 م . جانشین پدر گردید. این پادشاه بترقی و تعالی کشور تمایل بسیار داشت . صنایع و امور عام المنفعه را ترویج و نظامات و قوانین را اصلاح و تعدیل کرد و پیش از جلوس بعضی آثار مربوط بتربیت عمومی و قوانین جزا بوجود آورد.


اسکار. [ اُ ] (اِخ )دوّم . پسر اسکار سابق الذکر، مولد استکهلم . وی جانشین برادر خود شارل پانزدهم شد و از سال 1872 تا 1905 م . پادشاه سوئد و نروژ بود و پس از جدا شدن مملکت بسال 1905، وی پادشاه سوئد گردید. (1829 - 1907 م .).


دانشنامه عمومی

اسکار می تواند در معانی زیر به کار برده شود.
جایزه اسکار جایزه ای است به فیلم های برگزیده که در آمریکا اعطاء می شود.
اسکار (ماهی) نوعی از ماهیان گوشتخوار زینتی است.
اسکار یا جوشگاه زخم

فرهنگستان زبان و ادب

[سینما و تلویزیون] ← جوایز اسکار


کلمات دیگر: