مترادف تنگ نظر : بخیل، تنگ چشم، خسیس، دون، کم همت، کوته بین، کوته نظر، ممسک، نظرتنگ متضاد تنگ نظر : بلندنظر
تنگ نظر. [ ت َ ن َ ظَ ] ( ص مرکب ) خردک نگرش. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). نظرتنگ. بخیل. کوته نظر : اشکم که به هر تنگ نظر، گرم نجوشم آهم که به هر سردنفس ، یار نباشم.صائب ( از آنندراج ).رجوع به ماده بعد و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.