کلمه جو
صفحه اصلی

بلید


مترادف بلید : بی وقوف، کندذهن، کودن

متضاد بلید : زکی

فارسی به انگلیسی

stupid, doltish, stupid person, dunce, [n.] stupid person

stupid, doltish, [n.] stupid person, dunce


عربی به فارسی

ادم سبک مغز وکم عقل , ادم احمق وابله


گاوي , شبيه گاو , گاو خوي , بيحس , کند ذهن , منفرجه , زاويه 09 تا 081 درجه


مترادف و متضاد

tomfool (اسم)
احمق، دلقک، لوده، ادم نادان، بلید

بی‌وقوف، کندذهن، کودن ≠ زکی


فرهنگ فارسی

کندذهن، کودن، کم هوش
( صفت ) کند ذهن کند هوش دیریاب کودن بی وقوف : ( مردیست ضعیف الرائ ی و بلید . )

فرهنگ معین

(بَ ) [ ع . ] (ص . ) کند ذهن ، کودن .

لغت نامه دهخدا

بلید. [ ب َ ] ( ع ص ) کند. کندخاطر. ( منتهی الارب ). کاهل و کند. ( دهار ). کندذهن. ( غیاث ). ضد ذکی و فطن. ( از اقرب الموارد ). کودن. بی وقوف. ( ناظم الاطباء ). سست خاطر. کندخاطر. کندفهم. دیریاب. دیرفهم. دیربرخورد. خنگ. کورذهن. کاهل و کسلان. ( زمخشری ). ج ، بُلداء. ( دهار ) :
در ثنا و مدح تو ارباب نظم و نثر را
نی زبان گردد کلیل و نی شود خاطر بلید.
سوزنی.
چون خبر واقعه او بشنید آنچ همت بلید و طویت پلید او اقتضای آن می نمود. ( جهانگشای جوینی ).
|| افسرده دل که به نشاط نیاید. جَثّامه. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

کندذهن، کودن، کم هوش.

دانشنامه عمومی

بلید (به انگلیسی: Blade) یکی از کاراکترهای ابرقهرمانی مارول است.این کاراکتر به دست مارو وولفمن و جین کولان خلق شده و در مقبره دراکولا شماره ۱۰ام (ژوئیه ۱۹۷۳) معرفی شد.
مادر او وقتی او را حامله بود توسط خون آشامی دورگه به نام دیکن فراست گاز گرفته شد و مرد و وقتی او به دنیا آمد نیمه انسان نیمه خون آشام شد در واقع فراست بدن مادر را بلید را گرفته و و نجات داد بلید فراست را کشت نام واقعی او اریک است و در دنیای خون آشامان نام او را دی واکر نهادند چرا که نقطه ضعف خون آشامان را ندارد برای مثال او به سیر و نقره نورآفتاب حساسیت ندارد ولی تشنه به خون است و برای رفع این مشکل از سرمی استفاده می کند که این هوس را از بین ببرد
وسلی سنایپس نقش این شکارچی خون آشام را در تیغه مجموعه فیلم های سینمایی تیغه و استیکی فینگاز در مجموعه تلویزیونی آن به عهده داشته است.


کلمات دیگر: