کلمه جو
صفحه اصلی

سوزن زن


مترادف سوزن زن : آمپول زن، تزریقاتچی، تزریقاتی

فرهنگ فارسی

از سوزن زدن

لغت نامه دهخدا

سوزن زن. [ زَ زَ ] ( نف مرکب ) از مصدر سوزن زدن. رجوع به سوزن زدن شود.


کلمات دیگر: