کلمه جو
صفحه اصلی

بنیان کن


مترادف بنیان کن : تخریب گر، ریشه کن، ویرانگر، مخرب، ویران ساز ، بنیادسوز

متضاد بنیان کن : آبادگر، بنیان گذار

فارسی به انگلیسی

destructive

مترادف و متضاد

تخریب‌گر، ریشه‌کن، ویرانگر، مخرب، ویران‌ساز ≠ آبادگر


فرهنگ فارسی

خانه برانداز ویران کننده خانه و بنا

لغت نامه دهخدا

بنیان کن. [ ب ُ ک َ ] ( نف مرکب ) خانه برانداز. ویران کننده خانه و بنا :
نخست باید بستن مسیل چشمه آب
که رفته رفته شود چشمه سیل بنیان کن.
قاآنی.


کلمات دیگر: