مترادف بنا نهادن : ساختن، ساختمان کردن، عمارت کردن ، بنیاد گذاشتن، بنیان نهادن، تاسیس کردن، اساس قرار دادن، بنا قراردادن، قرار گذاشتن
متضاد بنا نهادن : ویران کردن، خراب کردن
برابر پارسی : بنیادنهادن، ساختن، برپاکردن
to build, to found, to begin
establish, father
ساختن، ساختمان کردن، عمارت کردن ≠ ویران کردن، خراب کردن
۱. ساختن، ساختمان کردن، عمارت کردن ≠ ویران کردن، خراب کردن
۲. بنیاد گذاشتن، بنیان نهادن
۳. تاسیس کردن
۴. اساس قرار دادن، بنا قراردادن
۵. قرار گذاشتن
بنیادنهادن، بنیان نهادن