برابر پارسی : افزوده ها، افزودگان
اضافات
برابر پارسی : افزوده ها، افزودگان
فارسی به انگلیسی
accessories, fat
مترادف و متضاد
اضافی، افزونی، اضافات
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع اضافه افزودنها افزودنیها زیادتی ها .
جمع اضافه اضافتها اضافه ها . یا در تداول زبان محاوره امروز اضافات را بر اضافه حقوقها اطلاق کنند و گویند : اضافات را می پردازند . یا اضافات را تصویب کردند .
جمع اضافه اضافتها اضافه ها . یا در تداول زبان محاوره امروز اضافات را بر اضافه حقوقها اطلاق کنند و گویند : اضافات را می پردازند . یا اضافات را تصویب کردند .
لغت نامه دهخدا
اضافات. [ اِ] ( ع اِ ) ج ِ اضافة. اضافتها. اضافه ها. رجوع به اضافه و اضافة و اضافت شود. || در تداول زبان محاوره امروز، اضافات را بر اضافه حقوقها اطلاق کنند و گویند: اضافات را می پردازند. یا اضافات را تصویب کردند. رجوع به اضافه و اضافه حقوق ( ذیل اضافه ) شود.
پیشنهاد کاربران
اضافات: [ اصطلاح معماری و شهر سازی ] هر نوع اقدامی که سطح ناخالص زیربنای طبقات را افزایش دهد، اعم از اینکه توسعه در داخل ساختمان نیم طبقه صورت گیرد و یا مجاور ساختمان قبلی و در همان قطعه ی زمین را اضافات گویند. ( اضافه کردن اتاقی خارج از ساختمان موجود. )
النگ و دولنگ
کلمات دیگر: