کلمه جو
صفحه اصلی

سیاه فام


مترادف سیاه فام : تیره، تیره رنگ، تیره فام، سیه فام، شب رنگ، کبود

فرهنگ فارسی

( صفت ) آن چه به رنگ سیاه باشد سیاه رنگ .

لغت نامه دهخدا

سیاه فام. ( ص مرکب ) سیاه رنگ. ( ناظم الاطباء ) : شخصی دید سیاه فام ضعیف اندام. ( گلستان ).
زنگی ارچه سیاه فام بود
پیش مادر مهی تمام بود.
امیرخسرو.
رجوع به سیه فام شود.

فرهنگ عمید

آنچه به رنگ سیاه باشد، سیاه رنگ، سیاه گون.


کلمات دیگر: