کلمه جو
صفحه اصلی

اشوال


برابر پارسی : ( آشوال ) نهادک

فرهنگ فارسی

جمع شول . آب اندک و باقیمانده در بن مشک و مرد چالاک در هر کار .

لغت نامه دهخدا

اشوال. [ اَش ْ ] ( ع اِ ) ج ِ شَول. ( منتهی الارب ). ج ِ شَول ( بالفتح )، بمعنی آب اندک و باقیمانده در بن مشک و مرد چالاک در هر کار. ( آنندراج ). || جج ِ شائِلَة ( برخلاف قیاس ). ( منتهی الارب ).


کلمات دیگر: