کلمه جو
صفحه اصلی

اعتناء


برابر پارسی : نگرش، نیک نگری

فارسی به انگلیسی

heed, attention

مترادف و متضاد

heed (اسم)
توجه، مراعات، رعایت، اعتناء

فرهنگ معین

( اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) اهتمام ورزیدن به کاری . ۲ - (مص ل . ) توجه داشتن به کسی یا کاری .

لغت نامه دهخدا

اعتناء. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) رنج دیدن بجهت کسی و تیمارداشتن. ( از منتهی الارب ). غمخواری کردن و تیمار داشتن و اهتمام و مهربانی. ( از کشف و کنز و منتخب بنقل از غیاث اللغات ). اهتمام. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). تیمار داشتن. ( زمخشری ) ( تاج المصادر بیهقی ). رنج دیدن بجهت کسی و تیمار داشتن. ( ناظم الاطباء ). رنج دیدن و تیمار داشتن. ( آنندراج ). اهتمام و فکر و اندیشه در کاری. ( ناظم الاطباء ). اهتمام در کاری. رنج دیدن در کاری. رنج دیدن برای... ( یادداشت بخط مؤلف ). || فرودآمدن کارها بر کسی ، یقال : اعتنت به امور. ( منتهی الارب ). فرودآمدن کارهای چند بر کسی. ( ناظم الاطباء ). فرودآمدن بر کسی کارها. ( آنندراج ).


کلمات دیگر: