کلمه جو
صفحه اصلی

سیئه


مترادف سیئه : اثم، بدی، خطا، گناه

متضاد سیئه : حسنه

فارسی به انگلیسی

evil act, sin

مترادف و متضاد

اثم، بدی، خطا، گناه ≠ حسنه


فرهنگ فارسی

مونث سئ ۱ - کار بد ناپسند . ۲ - خطا گناه مقابل حسنه جمع : سیئات . یا جزای سیئه . مکافات عمل بد و گناه .

فرهنگ معین

(سَ یِّ ئَ ) [ ع . سیئة ] (اِ. ) مؤنث سی ء. ۱ - کار بد، ناپسند. ۲ - خطا، گناه . ج . سیئات .

لغت نامه دهخدا

( سیئة ) سیئة. [ س َی ْ ی ِ ءَ ] ( ع اِ ) بدی و گناه صغیره. ( غیاث اللغات ). بدی. ( از ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 60 ) ( دهار ). بدی. خطا. اصل آن سیوئه است. ( از منتهی الارب ). بزه. گناه. معصیت. عصیان. ذنب. جرم. اثم. تبه کاری.تباه کاری. ( یادداشت بخط مؤلف ). || ( ص ) بد. زشت : تا صفات سیئة محو گردد. ( سعدی ).

سیئة. [ س َی ْ ی ِ ءَ ] (ع اِ) بدی و گناه صغیره . (غیاث اللغات ). بدی . (از ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 60) (دهار). بدی . خطا. اصل آن سیوئه است . (از منتهی الارب ). بزه . گناه . معصیت . عصیان . ذنب . جرم . اثم . تبه کاری .تباه کاری . (یادداشت بخط مؤلف ). || (ص ) بد. زشت : تا صفات سیئة محو گردد. (سعدی ).


فرهنگ عمید

۱. = سییء
۲. (اسم ) [مقابلِ حسنه] خطا، گناه.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سَیِّئَةً: ناگوار - بد (از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد ، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود ، نظیر آیه : و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناحیه خودت ...
معنی سَیِّئُهُ: گناهش
معنی سَّوْءِ: بد( حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد ، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود ، نظیر آیه : و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناحیه خودت )
معنی سُوءٍ: بدی (از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد ، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود ، نظیر آیه : و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناحیه خودت )
معنی سَیُؤْتِینَا: به زودی به ما خواهد داد(از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد ، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود ، نظیر آیه : و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ...
معنی سَّیِّئُ: عمل زشت - بدی - گناه(از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد ، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود ، نظیر آیه : و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناح...
معنی سَیِّئاً: عمل زشت - بدی - گناه(از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد ، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود ، نظیر آیه : و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناح...
معنی سَّیِّئَاتِ: گناهان - بدیها(از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد ، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود ، نظیر آیه : و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناحیه خود...
معنی سَیِّئَاتِنَا: گناهان ما(از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد ، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود ، نظیر آیه : و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناحیه خودت )
معنی سَیِّئَاتِهِ: گناهانش(از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد ، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود ، نظیر آیه : و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناحیه خودت )
معنی سَیِّئَاتِهِمْ: گناهانشان(از"سوء" به معنی حادثه و یا عملی که زشتی و بدی را با خود همراه دارد ، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بد حال میکند نیزاطلاق میشود ، نظیر آیه : و ما اصابک من سیئة فمن نفسک هیچ مصیبتی بتو نمیرسد مگر از ناحیه خودت )
ریشه کلمه:
سوء (۱۶۷ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)

پیشنهاد کاربران

معنی حسنات=خوبی ها

معنی حسنه=خوبی

معنی سییه=بدی

معنی سیئات=بدی ها



کلمات دیگر: