برابر پارسی : نشانها، نشا
اشارات
برابر پارسی : نشانها، نشا
فارسی به انگلیسی
beckons, hints, allusions
فرهنگ فارسی
جمع اشاره
جمع اشاره
نام تصنیف ابو علی سینا در حکمت
جمع اشاره
نام تصنیف ابو علی سینا در حکمت
فرهنگ معین
( اِ ) [ ع . ] جِ اشاره .
لغت نامه دهخدا
اشارات. [ اِ ] ( ع اِ ) ج ِ اشارة. علامتها : و در بسط سخن و کشف اشارات آن اشباعی رود. ( کلیله و دمنه ). و شرایط سخن آرایی در تضمین امثال... و شرح رموز و اشارات تقدیم نموده آید. ( کلیله و دمنه ). این سخن از اشارات و رموز متقدمان است. ( کلیله و دمنه ). زبانها به تحسین عبارات و تزیین اشارات او روان گشت. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 367 ).
اشارات. [ اِ ] ( اِخ ) نام تصنیف ابوعلی سینا در حکمت. رجوع به ابوعلی سینا شود.
اشارات. [ اِ ] ( اِخ ) نام تصنیف ابوعلی سینا در حکمت. رجوع به ابوعلی سینا شود.
اشارات . [ اِ ] (اِخ ) نام تصنیف ابوعلی سینا در حکمت . رجوع به ابوعلی سینا شود.
اشارات . [ اِ ] (ع اِ) ج ِ اشارة. علامتها : و در بسط سخن و کشف اشارات آن اشباعی رود. (کلیله و دمنه ). و شرایط سخن آرایی در تضمین امثال ... و شرح رموز و اشارات تقدیم نموده آید. (کلیله و دمنه ). این سخن از اشارات و رموز متقدمان است . (کلیله و دمنه ). زبانها به تحسین عبارات و تزیین اشارات او روان گشت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 367).
فرهنگ عمید
= اشاره
اشاره#NAME?
پیشنهاد کاربران
در بسط سخن گفتن.
سخنان پنهان و در لفافه
لطایف
ظرایف
لطایف
ظرایف
کلمات دیگر: