مترادف تلو تلو : پس، پی، دنبال
تلو تلو
مترادف تلو تلو : پس، پی، دنبال
فارسی به انگلیسی
stagger, lurch, tottering, titubation, sway, stumble, teeter, swag, wobble
lurch
مترادف و متضاد
تلو تلو
فرهنگ فارسی
( اسم ) حرکت بچپ و راست مانند راه رفتن اشخاص مست .
(عامیانه) حرکت به چپ و راست به واسطهی نداشتن تعادل، پپلیپپلی
فرهنگ معین
(تِ تِ ) (اِمر. ) حرکت به چپ و راست مانند راه رفتن اشخاص مست .
کلمات دیگر: