برابر پارسی : فروکاستن
تنزل دادن
برابر پارسی : فروکاستن
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
اوطا , خفض
مترادف و متضاد
پست کردن، خفت دادن، تنزل کردن، تنزل دادن، تنزل رتبه دادن، منحط کردن
خرد کردن، کاستن، خرد ساختن، کم کردن، تقلیل دادن، تنزل دادن، مطیع کردن، ساده کردن، استحاله کردن
خرد شدن، تخفیف دادن، فروکش کردن، پایین اوردن، تنزل دادن، کاستن از، اخم کردن
تنزل دادن، کوچک کردن، اهمیت ندادن
فرهنگ فارسی
پایین آوردن . فرودی دادن
لغت نامه دهخدا
تنزل دادن. [ ت َ ن َزْ زُ دَ ] ( مص مرکب ) پایین آوردن. فرودی دادن. رجوع به تنزل و دیگر ترکیبهای آن شود.
فرهنگ فارسی ساره
فروکاستن
کلمات دیگر: