کلمه جو
صفحه اصلی

اشتی دادن

فارسی به انگلیسی

accord, intercede, mediate, reconcile, to reconcile

فارسی به عربی

اتفاقیة , صالح , وافق

مترادف و متضاد

accord (اسم)
اصلاح کردن، توافق، پیمان، سازش، موافقت، مصالحه، اشتی دادن، دلخواه، طیب خاطر، قرار، پیمان غیر رسمی بین المللی، متفق بودن، نهاد، هم اهنگی

accord (فعل)
موافقت کردن، قبول کردن، اصلاح کردن، اشتی دادن، وفق دادن، تصفیه کردن، جور در آمدن، جور کردن

reconcile (فعل)
اشتی دادن، وفق دادن، تطبیق کردن، صلح دادن، راضی ساختن

conciliate (فعل)
اشتی دادن، ارام کردن، ساکت کردن

agree (فعل)
موافقت کردن، اشتی دادن، متفق بودن، درست کردن، موافق بودن، پسند امدن، ترتیب دادن، جلوس کردن، سازش کردن، تن در دادن به، هم رای بودن

فرهنگ فارسی

( آشتی دادن ) ( مصدر ) اصلاح ساز واری بخشیدن صلح دادن .

پیشنهاد کاربران

صلح دادن

سازش دادن


کلمات دیگر: