اسیایی
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
آسیوی , شرقی
مترادف و متضاد
اسیایی
اسیایی، شرقی، خاوری
اسیایی، اهل اسیا
فرهنگ فارسی
( آسیایی ) ( صفت ) منسوب به آسیا ( آس ) رحوی .
( آسیائی ) منسوب به قاره آسیا
فرهنگ معین
( آسیایی ) (ص نسب . ) منسوب به قارة آسیا، اهل قارة آسیا (یکی از پنج قارة کرة زمین ).
لغت نامه دهخدا
( آسیائی ) آسیائی. ( ص نسبی ) منسوب به برّ و قاره آسیا: ملل آسیائی. || منسوب به آسیای حبوب. رحوی.
- آسیائی کردن ؛ خرد کردن به آسیا. سخت نرم سائیدن.
- || بدور آوردن چون آسیا.
- آسیائی کردن ؛ خرد کردن به آسیا. سخت نرم سائیدن.
- || بدور آوردن چون آسیا.
کلمات دیگر: