کلمه جو
صفحه اصلی

نهی کردن

فارسی به انگلیسی

deprecate, interdict, prohibit, to prohibit

to prohibit


deprecate, interdict, prohibit


مترادف و متضاد

interdiction (اسم)
جلوگیری، منع، ممانعت، ممنوعیت، نهی کردن

interdict (فعل)
قدغن کردن، باز داشتن، رد کردن، اجازه ندادن، ممانعت کردن، ممنوع کردن، محجور کردن، نهی کردن

proscribe (فعل)
تبعید کردن، تحریم کردن، بد دانستن، نهی کردن، بازداشتن از

فرهنگ فارسی

( مصدر ) باز داشتن منع کردن .

پیشنهاد کاربران

نهی کردن


کلمات دیگر: