پولادی
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
پولادی
سخت، پولادی، پولادین، اهنین
فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به پولادین ۱- ساخته از پولاد فولادی فولادین : [ مجرمانرا تن پولادی فرسوده شدی گر تو اندر خور هر جرم دهی باد افرائ .] ( فرخی ) ۲- برنگ پولاد فولادی .
لغت نامه دهخدا
پولادی. ( ص نسبی ) فولادی. فولادین. منسوب به پولاد. از پولاد :
مجرمان را تن پولادی فرسوده شدی
گر تو اندر خور هر جرم دهی بادافراه.
مجرمان را تن پولادی فرسوده شدی
گر تو اندر خور هر جرم دهی بادافراه.
فرخی.
کلمات دیگر: