کلمه جو
صفحه اصلی

تعصب مذهبی

مترادف و متضاد

dogmatism (اسم)
تعصب مذهبی، اظهار عقیده بدون دلیل

religiosity (اسم)
تعصب مذهبی، مجلس عبادت، مجلس مذهبی

دانشنامه عمومی

تعصب مذهبی (انگلیسی: Religious fanaticism) یک شور وطن پرستی عادی است، یا با یک وسواس توأم با اشتیاق نشأت گرفته از خود فرد است یا از یک گروه، که آن ها را وقف مذهب می کنند ـ یک نوع تعصب انسانی که می تواند به شیوه دیگری در گرفتاری ها و مشارکت افراد بیان شود که شامل شغل، نقش و تمایلات وطن پرستانه است.
«نیازهای معنوی»... انسان ها میل معنوی به درک و معنا دارند و با توجه به رمز و راز وجود، تلاش های معنوی تنها می توانند از طریق نوعی رابطه با مطلوب غایی هستی انجام شوند. در هر حال، آن قالب، برتر از دیگری است.
«جذابیت» … آن را به گونه ای ارائه می دهد که کسانی که راه خود را پیدا می کنند، خود را به شیوه ای سازگار با چشم انداز خاص نهایی بودن در مرکز این شکل مذهبی بیان می کنند.
«گزینه زنده» … این گزینه در آگاهی اخلاقی، به عنوان یک گزینه زنده وجود دارد که نیازهای معنوی را مخاطب قرار می دهد و آرزوهای انسانی را برای مقصود، قدرت و تعلق خاطر برآورده می کند.
از زمانی که مسیحیت به وجود آمد، برخی از کسانی که در قدرت بودند، اغلب از طریق سوء استفاده متعصبانه از قدرت، به دنبال گسترش و کنترل کلیسا رفته بوده اند. گرانت شفر می گوید: «عیسی ناصری به عنوان یک مبلغ عاری از خشونت مشهور شده است». آغاز حکومت متعصبان مسیحی با کنستانتین یکم امپراتور روم به عنوان اصول مذهب کاتولیکی همزمان شد. النس می گوید: «هنگامی که مسیحیت در امپراتوری کنستانتین به قدرت رسید، تقریباً به طور ظالمانه ای تمامی غیر مسیحیان و تمامی مسیحیان ارتدوکس که با ایدئولوژی دوناتیست رسمی، سیاست و عمل آنها همسو نبودند سرکوب کردند». نمونه ای از مسیحیانی که با ایدئولوژی ارتدوکس همسویی نکردند، دوناتیست ها، که «از قبول روحانیان توبه مادامیکه به ارتداد محکوم می شدند راه کار می دادند اجتناب کردند». فعالیت مسیحیان متعصب، به عنوان کاتولیک، تا قرون وسطی با جنگ های صلیبی ادامه یافت. این جنگ ها توسط کاتولیک ها براه افتاد، پاپ این جنگ را به عنوان بازپس گرفتن سرزمین مقدس از مسلمانان تحریم کرد. با این حال، بسیاری از کاتولیک ها جنگ های صلیبی را به عنوان یک جنگ واقعی در دفاع از خود می بینند. چارلز سلنگوت، در کتاب «خشم مقدس: درک خشونت مذهبی»، گفت:جنگ های صلیبی جنگ های بسیار مقدس برای حفظ نظم اجتماعی و مذهبی مسیحی بود. جنگجویان صلیبی در راه رسیدن به سرزمین مقدس از مسلمانان با استفاده از زور، ده ها جوامع یهودی را نابود کردند و هزاران نفر را کشتند؛ زیرا یهودیان ایمان مسیحی را قبول نمی کردند. یهودیان باید در کمپین مذهبی کشته می شدند؛ زیرا وجود آن ها تنها حقیقت را که توسط کلیسای مسیحی حمایت می شود، به چالش کشیده است.
شافر می افزاید: «هنگامی که صلیبیون در سال ۱۰۹۹ اورشلیم را تصرف کردند، مسلمانان، یهودیان و مسیحیان بومی را بدون هیچ گونه تبعیضی کشتند». به گفته برخی ها، یکی دیگر از اشکال برجسته تعصب، چند قرن بعد با تفتیش عقاید اسپانیایی ها ظهور پیدا کرد.تفتیش عقاید راه کار حکومت سلطنتی بود تا اطمینان حاصل کند که مردم از مسیحیت کاتولیک پیروی می کنند. سلنگوت گفت: «تفتیش عقاید پاسخی به دفاع از خود در درون مسیحیت کاتولیک بود و ابتدا دشمنان داخلی کلیسا را مورد هدف قرار داد». نیروی محرک تفتیش عقاید، مأمورین تحقیق بودند که مسئولیت داشتند تا حقیقت مسیحیت را ترویج کنند. سلنگوت در ادامه می گوید:مأمورین تحقیق معمولاً خود را به مثابه مربیان به حساب می آوردند و با معطوف کردن توجهات مردم به اشتباهاتشان در علم و قضاوت به آن ها کمک می کردند تا عقاید صحیحی داشته باشند… مجازات و مرگ تنها برای کسانی بود که از پذیرش اشتباهات خودشان امتناع می کردند… در دوران تفتیش عقاید اسپانیایی ها در قرن پانزدهم، وجه افتراق روشن بین اعتراف و بیگناهی و باقی ماندن در اشتباه به صورت نامبهم بود. بازجویان می بایست انواع تکنیک ها را از جمله شکنجه اختراع می کردند تا مشخص شود که اعتقادات جدید اصیل هستند یا نه.
افراط گرایی درون اسلام به قرن هفتم و به خوارج برمیگردد. آن ها از موضع اساساً سیاسی خود، آموزه های افراطی را توسعه دادند و بین دو جریان اصلی آن یعنی سنی و شیعه جدایی ایجاد کردند. خوارج به طور خاص به در پیش گرفتن یک روند رادیکال بنام تکفیر شناخته می شوند، که به موجب آن، سایر مسلمانان را کافر پنداشته و آن ها را مستوجب مرگ می دانند.


کلمات دیگر: