کلمه جو
صفحه اصلی

ام عیال

فرهنگ فارسی

نام دهی است ما بین مکه و مدینه

لغت نامه دهخدا

ام عیال. [ اُم ْ م ِ ع ِ ] ( ع اِ مرکب ) کسی که متصدی احوال قوم باشد و آن را سرپرستی و به امور لازم آن قیام نماید. || دیگ. ( از المرصع ) ( از مهذب الاسماء ). در مهذب الاسماء ام العیال با الف و لام است.

ام عیال. [ اُم ْ م ِ ع ِ ] ( اِخ ) نام دهی است مابین مکه و مدینه. ( از المرصع ). و رجوع به ام العیال شود.

ام عیال . [ اُم ْ م ِ ع ِ ] (اِخ ) نام دهی است مابین مکه و مدینه . (از المرصع). و رجوع به ام العیال شود.


ام عیال . [ اُم ْ م ِ ع ِ ] (ع اِ مرکب ) کسی که متصدی احوال قوم باشد و آن را سرپرستی و به امور لازم آن قیام نماید. || دیگ . (از المرصع) (از مهذب الاسماء). در مهذب الاسماء ام العیال با الف و لام است .



کلمات دیگر: