کلمه جو
صفحه اصلی

واگردان

فارسی به انگلیسی

refrain, designed for changing, tumbler

designed for changing


فرهنگ فارسی

دوباره گرداندن، زیروروکردن، دوباره حساب کردن
(صفت اسم ) لباس بجز آنچه که بر تن دارند و چون این جامه چرکین گردد از تن در آرند و آن یک را بتن کنند واشور. یا یک پیرهن دارد که واگرداناش آفتاب است . جامهاش منحصر بهمین یک پیرهن است . ۲ - آن قسمت از تصنیف و آهنگ که پس از هر بندی تکرار شودبرگردان ترجیع.۳ - تفاوت توفیر ما به الاختلاف

افزاره‌ای برای تغییر یک یا چند مشخصۀ انرژی الکتریکی


فرهنگ معین

(گَ ) (اِمص . ) زیر و رو کردن ، دوباره گرداندن .

لغت نامه دهخدا

واگردان. [ گ َ ] ( ن مف مرکب ، اِ مرکب ) پوشاک عوضی. ملبوسی که بجای آنچه در تن دارند پوشند. ( ناظم الاطباء ). کن و واکن. جامه ای به ذخیره که جامه پوشیده را بدل باشد. جامه ای جز آن که بر تن دارند که چون این شوخ گیردآن دیگری را پوشند. جامه نهاده برای بدل کردن جامه ای که در تن دارند. ( یادداشت مؤلف ). واشور. واشو.
- امثال :
یک پیرهن دارد که واگردانش آفتاب است ؛ یعنی جامه اش منحصر به همین یک پیراهن است و پیرهنی جز آنچه پوشیده و هم اکنون برتن دارد ندارد.
|| در تداول تصنیف سازان و خوانندگان ، ترجیع. آن قسمت از آهنگ یا تصنیف که پس از هر بندی تکرار شود به وسیله خواننده یا به وسیله جماعتی از اعضای ارکستر و نوازندگان.

فرهنگ عمید

۱. ضرر، عدم سود.
۲. جامه و لباسی که به جای لباسی که در تن دارند بپوشند.

فرهنگستان زبان و ادب

{converter/ convertor, electric energy converter} [مهندسی برق] افزاره ای برای تغییر یک یا چند مشخصۀ انرژی الکتریکی

پیشنهاد کاربران

واگردان: [اصطلاح مداحی ]به بیت "ترجیع" در قالب "ترجیع بند"، واگردان نیز گفته می شود.


کلمات دیگر: