کلمه جو
صفحه اصلی

وارنگ بو

فرهنگ فارسی

سرده‌ای از نعنائیان شامل گیاهان علفی چندساله با ساقه‌های چهارگوش و پوشیده از کرک‌های غده‌دار یا کرک‌های ساده و با برگ‌های بزرگ و دُم‌برگ‌دار و پهنک تخم‌مرغی و دندانه‌دار و با گل‌های چرخه‌‌ای در محور برگ‌های زبرین؛ جام گل از کاسۀ گل بیرون آمده و دارای لوله‌ای خمیده است ودرون لوله بی‌کرک و لبۀ زبرینِ جام گل راست و در وسط دارای بریدگی است و لبۀ زیرین گسترده و دارای سه دندانه است که دندانۀ میانی پهن‌تر و قلبی‌شکل است و چهار پرچم دارد


فرهنگستان زبان و ادب

{Melissa} [گیاهان دارویی] سرده ای از نعنائیان شامل گیاهان علفی چندساله با ساقه های چهارگوش و پوشیده از کرک های غده دار یا کرک های ساده و با برگ های بزرگ و دُم برگ دار و پهنک تخم مرغی و دندانه دار و با گل های چرخه ای در محور برگ های زبرین؛ جام گل از کاسۀ گل بی...

گویش مازنی

/vaarenge bow/ نوعی سبزی معطر که مصرف غذایی دارد

نوعی سبزی معطر که مصرف غذایی دارد



کلمات دیگر: