کلمه جو
صفحه اصلی

هم خونی

فارسی به انگلیسی

blood, consanguinity

مترادف و متضاد

sanguinity (اسم)
خوش طبعی، قرابت نسبی، دموی بودن، هم خونی

فرهنگ فارسی

خویشاوندی به ‌علت داشتن دستِکم یک نیای مشترک


دانشنامه عمومی

همخونی (انگلیسی: Consanguinity) در ژنتیک هنگامی است که فردی بستگی خانوادگی و خویشاوندی با فرد دیگر داشته باشد. از این دیدگاه همخونی یک فرد با فردی دیگر، فرزندزاده بودن آن فرد از نیا (پدربزرگ یا مادربزرگ دور یا نزدیک) فرد دیگر می باشد.به عبارتی دیگر دو فرد هنگامی همخون هستند که دارای یک نیای مشترک در دودمان خود باشند.
Consanguinity
موسسه تحقیقات ، درمان سرطان
همخونی در زندگی روزمره و در آیین و قانون بسیاری از کشورها تا جایی مهم است که ازدواج دو نفر و ارث و میراث داراییها از فردی به فردی دیگر، بسته به آن انجام می پذیرد.
در ژنتیک منظور از خویشاوند درجه یک (First – Degree Relative) والدین، فرزندان یک زوج والد، یا فرزندان یک والد می باشد.
منظور از خویشاوند درجه دو (Second – Degree Relative) عمه (خاله)، عمو (دایی)، پدربزرگ و مادربزرگ، نوه ها، خواهرزاده ها، برادرزاده ها، یا برادران و خواهران ناتنی می باشد.

فرهنگستان زبان و ادب

{consanguinity} [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] خویشاوندی به علت داشتن دستِکم یک نیای مشترک


کلمات دیگر: