کلمه جو
صفحه اصلی

هم خانواده

فارسی به انگلیسی

allied, collateral

فرهنگ فارسی

ویژگی واژه‌ها و زبان‌هایی که نیای مشترک دارند


دانشنامه عمومی

هم خانواده برابر فرهنگستانی واژه cognate است. هم خانواده متفاوت از وام واژه است. هم خانوده پیشنهاد فرهگستان زبان و ادب فارسی است. واژه نامهٔ شش جلدی انگلیسی به فارسی آریانپور، برابرهای دیگری نیز پیشنهاد می دهد، مثل: هم زاد.
خویشاوند، دارای اجداد مشترک، همنیا، همدودمان
(زبان شناسی) هم ریشه
زبان هم ریشه، هر دو چیز هم ریشه، هم زاد، هم خانواده، دارای ویژگی های مشترک.
هم خانوده یا cognate در واژه نامه شش جلدی آریانپور:

فرهنگستان زبان و ادب

{cognate} [زبان شناسی] ویژگی واژه ها و زبان هایی که نیای مشترک دارند

پیشنهاد کاربران

هم خاندان ، هم دودمان

صفا. . . صاف

تابش :تابنده .

هم خانواده رافت. گرایش. ستایش. سروده. تشکیل از هر کدام2 یا3 مورد لطفا

توضیح =وضوح

گریه و کمتر بیرون و نادرست

تفکر=فکر=متفکر
نیک=نیکو=نیکو کاری
علم=علوم=معلم=عالم=تعلیم
خلق=خالق=مخلوق
نظر=نظارت=نظر
هلاک=هلاکت=مهلک=استهلاک
مثل=مثال=امثال
منبع=منابع
اتفاق=اتفاقا=اتفاقات
کلمه=کلمات
معنا=معنی

ارتباط ، مرتبط ، ربط

شهرت: مشهور
تعجب: عجیب
موج: امواج
شگفتی: شگفت زده

مناطق:منطقه، منطق

خبر : مخبر - اخبار♡

عدل : عدالت ، عادل
سطح : سطوح
حکم : حاکم
قطره : قطرات

سطح:سطوح


مشهد:شاهد
تشکر:شکر
منظم:ناظم

خلق:خالق - خلقت_مخلوق
تفکر:فکرت متفکر فکر
علم: عالم علوم معلم
جمع:جامع مجموع
عزت: عزیز معزز

صف. صفا. صاف. صفوف

لطفاً هم خانواده ( �مفهوم� )

مفهوم =فهم


کلمات دیگر: