کلمه جو
صفحه اصلی

هفت ماهه

فارسی به عربی

مسبع

مترادف و متضاد

heptagon (اسم)
هفت ضلعی، هفت گوش، هفت گوشه، هفت پهلویی، هفت ماهه

فرهنگ فارسی

(صفت ) آنچه که هفت ماه ازعمرش گذشته باشد. یا هفت ماهه بودن (زاییدهشدن ) . بسیارعجول بودن بسیارشتاب داشتن .

فرهنگ معین

( هَ . هِ ) (ص مر. ) ۱ - آن چه که هفت ماه از عمرش گذشته باشد. ، ~ بودن (زاییدن ) (کن . ) بسیار عجول شدن ، بسیار شتاب داشتن .


کلمات دیگر: