کلمه جو
صفحه اصلی

هم چسبی

فارسی به انگلیسی

adhesion, cohesion

adhesion


مترادف و متضاد

agglutination (اسم)
هم چسبی، عمل چسباندن، التیام زخم

دانشنامه آزاد فارسی

هم چسبی (زیست شناسی). هم چَسبی (زیست شناسی)(agglutination)
هم چسبی گویچه های قرمز خون
(یا: آگلوتیناسیون) در زیست شناسی، گردآمدن و به هم چسبیدن پادگنها، ازجمله گویچه های قرمز خون و باکتری ها، تحت تأثیر پادتنها. منجر به تشکیل توده های بزرگ تر و مشاهده پذیر می شود. هر پادگن فقط در حضور پادتن اختصاصی خود چنین واکنشی را نشان می دهد. بنابراین، برای تعیین گروه های خونی و نوع باکتری های ناشناخته از این روش استفاده می کنند.

هم چسبی (فیزیک). هم چَسبی (فیزیک)(cohesion)
در فیزیک ، پدیدۀ چسبیدن دو مادۀ هم جنسِ نزدیک به هم ، به سبب کنش متقابلبین سطوح آن ها. اگر جنس مواد متفاوت باشد، این پدیده را دگرچسبیمی نامند. بنا به نظریۀ جنبشی ، هم چسبی از جاذبۀ بین ذرات، در مقیاس اتمی یا مولکولی ناشی می شود. کشش سطحی، که سبب می شود مایعات به شکل قطره های کروی درآیند، از پدیدۀ هم چسبی ناشی می شود.

پیشنهاد کاربران

در فیزیک به معنای جاذبه بین مولکول های همسان است .


کلمات دیگر: