کلمه جو
صفحه اصلی

هرزه درای

فارسی به انگلیسی

idle talker


given to babbling


ibellous, libelous


idle talker, babbler, given to babbling, sassy, ibellous, libelous

مترادف و متضاد

prater (اسم)
وراج، هرزه درای، پچ پچ کننده، یاوه گو

فرهنگ فارسی

( هرزهدرا ی ) (صفت ) آنکه بیهوده گوید

فرهنگ معین

( ~ . دَ ) (ص فا. ) بیهوده گوی ، پرگوی .

لغت نامه دهخدا

هرزه درای. [ هََ زَ / زِ دَ ] ( نف مرکب ) مرکب از هرزه + درای که مخفف دراینده است. ( حاشیه برهان چ معین ). کنایت از پوچ گوی و هرزه گوی و یاوه گوی باشد. ( برهان ). پرگوی و یاوه گوی. ( ناظم الاطباء ) :
در کاروان ما جرس قال و قیل نیست
راه سخن به هرزه درایان نمیدهیم.
صائب تبریزی.

فرهنگ عمید

یاوه گوی، بیهوده گوی، هرزه خای.


کلمات دیگر: