هخامنشیان
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چش پش اول ، کبوجیه اول ، کورش اول ، چش پش دوم. از اینجا سلسله هخامنشی دو شاخه میشود. شاخه نیاکان کورش بزرگ اند و شاخه ٔدیگر نیاکان داریوش اول. چون بانی سلطنت پارس کورش بزرگ بود ما این شاخه را اصلی و شاخه دیگر را فرعی مینامیم. شاخه اصلی بقول هرودت اینها بودند: کورش دوم ، کبوجیه دوم و کورش سوم ( همان کورش بزرگ )، و شاخه فرعی اینها: آریارمنا، ارشام ، ویشتاسپ و داریوش اول. این است اطلاعاتی که هرودت میدهد و کتیبه های داریوش اول و استوانه ای که از کورش بزرگ در بابل یافته اند گفته های هرودت را تأیید میکند. اگرچه شاهان مذکوردر ذکر نسب خود از چش پش دوم بالاتر نرفته اند - یعنی همینکه به چش پش میرسند فوراً به اسم هخامنش میگذرند - ولی چون تمام نه اسم فهرست هرودت ( از چش پش دوم تا داریوش اول ) با کتیبه ها تطبیق میکند دلیلی نداریم که در سه اسم دیگر ( از چش پش دوم به بالا ) تردید کنیم. بنابراین سرسلسله دودمان ، هخامنش بود و ترتیب شاهان سلسله تا کورش بزرگ چنانکه ذکر شد.
... مطابق کتیبه های داریوش اول و اردشیر سوم هخامنشی ، ویشتاسپ ، ارشام و اریارمنه شاه نبوده اند هخامنش را هم نه کورش بزرگ به شاهی یاد کرده است و نه داریوش اول.بنابراین باید او را فقط رئیس خانواده دانست. دودمان هخامنشی در پارس اقامت داشته و در دوران فترت حکومت ایلام یکی از شاهان هخامنشی ، آن ناحیه را که انزان میخوانده اند ضمیمه متصرفات خود کرده و خویشتن را شاه «انزان » خوانده است. در اینجا این سؤال پیش می آیدکه کدامیک از نیاکان کورش بزرگ این کار را انجام داده است ؟ اگر چه مدرکی در دست نیست تا بتوان جواب محققی به این سؤال داد ولی از اینکه کورش بزرگ در بیانیه ای که در بابل منتشر کرده نسب خود را به چش پش دوم رسانید و شاهان انشان یا انزان را - از زمان خود تا او- شاه بزرگ خوانده است ، باید گفت که انضمام ایلام به پارس در زمان چش پش دوم بوده است.
داریوش اول مانند کورش در ذکر نسب خود همینکه به چش پش دوم رسیده فوراً به سر سلسله دودمان گذشته است. ترتیب شاهان هخامنشی تا داریوش اول چنین بوده است :
هخامنشیان . [ هََ م َ ن ِ ] (اِخ ) موافق نوشته ٔ هرودت این خانواده از خانواده ٔ پارساگادیها بودند و قبل از قیام کورش بزرگ علیه آخرین پادشاه ماد، در پارس اقامت داشتند. چنانکه از نوشه ٔ هرودت درباره ٔ نسب نامه ٔ کورش و داریوش اول و خشیارشا برمی آید سرسلسله ٔ این خاندان هخامنش است و بعد از او اشخاصی به این ترتیب آمدند:
چش پش اول ، کبوجیه ٔ اول ، کورش اول ، چش پش دوم . از اینجا سلسله ٔ هخامنشی دو شاخه میشود. شاخه ٔ نیاکان کورش بزرگ اند و شاخه ٔدیگر نیاکان داریوش اول . چون بانی سلطنت پارس کورش بزرگ بود ما این شاخه را اصلی و شاخه ٔ دیگر را فرعی مینامیم . شاخه ٔ اصلی بقول هرودت اینها بودند: کورش دوم ، کبوجیه ٔ دوم و کورش سوم (همان کورش بزرگ )، و شاخه ٔ فرعی اینها: آریارمنا، ارشام ، ویشتاسپ و داریوش اول . این است اطلاعاتی که هرودت میدهد و کتیبه های داریوش اول و استوانه ای که از کورش بزرگ در بابل یافته اند گفته های هرودت را تأیید میکند. اگرچه شاهان مذکوردر ذکر نسب خود از چش پش دوم بالاتر نرفته اند - یعنی همینکه به چش پش میرسند فوراً به اسم هخامنش میگذرند - ولی چون تمام نه اسم فهرست هرودت (از چش پش دوم تا داریوش اول ) با کتیبه ها تطبیق میکند دلیلی نداریم که در سه اسم دیگر (از چش پش دوم به بالا) تردید کنیم . بنابراین سرسلسله ٔ دودمان ، هخامنش بود و ترتیب شاهان سلسله تا کورش بزرگ چنانکه ذکر شد.
... مطابق کتیبه های داریوش اول و اردشیر سوم هخامنشی ، ویشتاسپ ، ارشام و اریارمنه شاه نبوده اند هخامنش را هم نه کورش بزرگ به شاهی یاد کرده است و نه داریوش اول .بنابراین باید او را فقط رئیس خانواده دانست . دودمان هخامنشی در پارس اقامت داشته و در دوران فترت حکومت ایلام یکی از شاهان هخامنشی ، آن ناحیه را که انزان میخوانده اند ضمیمه ٔ متصرفات خود کرده و خویشتن را شاه «انزان » خوانده است . در اینجا این سؤال پیش می آیدکه کدامیک از نیاکان کورش بزرگ این کار را انجام داده است ؟ اگر چه مدرکی در دست نیست تا بتوان جواب محققی به این سؤال داد ولی از اینکه کورش بزرگ در بیانیه ای که در بابل منتشر کرده نسب خود را به چش پش دوم رسانید و شاهان انشان یا انزان را - از زمان خود تا او- شاه بزرگ خوانده است ، باید گفت که انضمام ایلام به پارس در زمان چش پش دوم بوده است .
داریوش اول مانند کورش در ذکر نسب خود همینکه به چش پش دوم رسیده فوراً به سر سلسله ٔ دودمان گذشته است . ترتیب شاهان هخامنشی تا داریوش اول چنین بوده است :
هخامنش (سردودمان )
1 - چش پش اول
2 - کبوجیه ٔ اول
3 - کورش اول
4 - چش پش دوم
5 - کورش دوم
شاخه ٔ اصلی
6 - کبوجیه ٔ دوم
7 - کورش سوم (بزرگ )
8 - کبوجیه ٔ سوم (فاتح مصر)
- آریارمنه
شاخه ٔ فرعی
- ارشام
- ویشتاسب
9 - داریوش اول
(این صورت طبق فهرستی است که مرحوم پیرنیا در ایران باستان آورده ، ولی محققان اروپایی بر آن ایراداتی دارند).
به این سؤال که سلطنت هخامنشی ها در پارس در چه تاریخی شروع شده نمیتوان جواب درستی داد. نلدکه ابتدای سلطنت چش پش اول را در حدود 730 ق .م . میداند ولی مدرکی برای عقیده ٔ خود به دست نمیدهد. جز اینکه میگوید برای هر سه نسل دوره ٔ طبیعی صد سال است و این هم دلیل مؤثری نخواهد بود. بنابراین بطور کلی نمیتوان گفت که شروع حکومت این خاندان در پارس در چه تاریخی بوده است .
اطلاعات ما راجع به پارس از زمان کورش بزرگ شروع میشود و فقط معلوم است که پارس در حدود نیمه ٔ قرن هفتم پیش از میلاد دست نشانده ٔ مادها بوده است . زیرا هرودت صریحاً میگوید که ، فرورتیش پارس را مطیع کرد. کرسی پارس یا پایتخت امرا مطابق نوشته ٔ هرودت پاسارگاد بود. (از ایران باستان ، پیرنیا ص 228 ببعد).
با شروع سلطنت کورش بزرگ شاهنشاهی وسیعی در مشرق زمین ایجاد شد که تا حمله ٔ اسکندر پایدار ماند. شاهان بزرگ خاندان هخامنشی پس از کورش عبارتند از: کبوجیه ، بردیای غاصب ، داریوش اول ، خشیارشا، اردشیر اول (درازدست )، خشایارشای دوم ، داریوش دوم ، اردشیر سوم ، آرسس ، و آخرین پادشاه این خاندان داریوش سوم که اسیر قوای اسکندر و خیانت سرداران خود گردید و با قتل او سلطنت شاهنشاهان هخامنشی پایان یافت . سرگذشت و کارنامه ٔ هر یک از این شاهنشاهان در ذیل نام آنها آمده است . نیز رجوع به دوره ٔ ایران باستان پیرنیا شود.
دانشنامه آزاد فارسی
پیشنهاد کاربران
با سلام، هخامنشیان یکی از سلسله های شاهنشاهی قبل از میلاد مسیح ( ع ) در ایران بودند، یهودیان احترام خاصی به ان سلسله داشتند چون کوروش هخامنشی و برخی از پادشاهان ان سلسله خدمات ارزندهای برای این قوم کرده بودند و لذا از کوروش در اپوکریف های تورات یعنی ملحقات تورات مثل کتاب دانیال، کتاب استر و غیره به نام سیروس از وی نام برده شده است کوروش با فتح بابل در مزو پوتامیا یابین النهرین و شکست اشور این قوم خبیث را ازاد و برای اولین بار پای انها به ایران باز شد و یا استر ملکه یهودی خشایار شا با خط گرفتن از عمو یا پسر عمویش بنام مردخای در ژنوسید یا نسل کشی پوریم در ۱۲/۱۳ فروردین که با پوریم یا قرعه کشی از قبل ان دو روز مشخص شده بود ( پوریم در عبری یعنی قرعه کشی ) و ملکه استر که مورد توجه خشایارشا بود با تحریک استر در ایام مذکور به ارتش خود دستور داد هامان وزیر و ده پسر اورا که استر و مردخای ضدیهود تشخیص داده بودند بی گناه به دار کشیدند و پس از ان هفتاد یا به قولی هفتادو هفت هزار ایرانی را که ضد یهود تشخیص داده بودند قتل عام کردند ( هالوکاست از نوع یهودی ) و استر به تمامی یهودیان در امپراتوری بزرگ ایران توسط چاپار ها نامه فرستاد که هرساله این روز را که مصا ف هست با اولین ماه از سال عبری که ازار نام دارد جشن گرفته و به هم هدیه دهند و کلمه ازار فارسی به معنی اذیت احتمالا از این ریشه باشد و در حیطه علمی فیلولوژیستها یا زبان شناسان هست که تحقیق کنند چون فقه اللغه تطبیقی که علمی حدود دویست ساله هست حقایق تاریخی زیادی را ثابت کرده است . به هر حال این جنایت تا به حال هر ساله در دنیا توسط این قوم منحرف که اوصاف انها در جای جای قران مجید بویژه در سوره مبارکه نسا امده ، جشن گرفته میشود ، قبر این دو ملعون در همدان زیارتگاه یهودیان دنیا هست ولی بعلت جنایات صهیونیستهای کودک کش چند سال پیش توسط دانشجویان دانشگاه همدان ویران میشد که دولت بنابه دلایلی فقط اجازه داد تابلوی انرا که نوشته بود ارامگاه استر و مرد خای پایین کشانده شود . این جنایت را استر در اپو کریف خود بنام کتاب استر گستاخانه اورده است، این زن در باور یهود و تورات تحریف شده یکی از هفت پیامبر زن از قوم بنی اسراییل هست، و نام کوروش نیز در تورات بنام سیروس امده است و اما نکته مهم که استنباط شخصی بنده و حدود نود درصد قریب به یقین هست این میباشد که کلمه خاخام در عبری هاخام هست وبا حرف ه شروع میشود و برای رد گم کردن در گذشته انرا در فارسی خ تلفظ میکنند و اگر دقت شود هخامنش با هاخام قرابت زیادی دارد و هخامنش به معنی منش هاخامی یعنی کسانی که از منش هاخام های یهودی پیروی میکنند و این دو کلمه ارتباط تنگاتنگی با توجه به اینکه این سلسله خونخوار از یهودیان حمایت کردهاند دارد چون یهودیان بسیار کوروش یا سیروس را پسندیده و در یکی از شهرهای امریکا تندیس وی را ساخته اند. در خصوص تطبیق ماه فروردین با ماه عبری ازار به کتاب نخبه الدهر فی العجایب البر و البحر که به فارسی ترجمه و نشر اساطیر هست و در بازار موجود میباشد مراجعه فرمایید ازمدیر محترم خواهشمندم طبق معمول که حقیر را مورد لطف قرار داده اند و مطالب بنده را ثبت فرمودهاند جهت روشنگری این مسیله مهم که بایستی توسط کارشناسان محترم بررسی شود و مثل یک جرقه به ذهن بنده رسید ، ثبت شود و تمامی عواقب سیاسی وی که بعید میدانم مشکلی داشته باشد بر گردن این حقیر هست و بنده به خاطر این روشنگری که شاید به اثبات نرسد ولی با نیت الهی جهت رسوا کردن این قوم که خود را به مظلومیت زده ولی بنابه دلایلی که در اینده خدمتتان ارایه خواهم داد شصت درصد ثروت جهان در دست انهاست و ضربات مهلکی در قبل از انقلاب به شیعه امامیه اصولی زدهاند ولی هیچ کار نتوانستند بکنند و فرار را بر قرار در اوایل انقلاب شکوهمند اسلامی ترجیح دادند. متشکرم
هخامنشیان
مترادف
achaemenian ( صفت )
هخامنشی، هخامنشیان
لغت نامه دهخدا
هخامنشیان. [ هََ م َ ن ِ ] ( اِخ ) موافق نوشته ٔ هرودت این خانواده از خانواده ٔ پارساگادیها بودند و قبل از قیام کورش بزرگ علیه آخرین پادشاه ماد، در پارس اقامت داشتند. چنانکه از نوشه ٔ هرودت درباره ٔ نسب نامه ٔ کورش و داریوش اول و خشیارشا برمی آید سرسلسله ٔ این خاندان هخامنش است و بعد از او اشخاصی به این ترتیب آمدند:
چش پش اول، کبوجیه ٔ اول، کورش اول، چش پش دوم. از اینجا سلسله ٔ هخامنشی دو شاخه میشود. شاخه ٔ نیاکان کورش بزرگ اند و شاخه ٔدیگر نیاکان داریوش اول. چون بانی سلطنت پارس کورش بزرگ بود ما این شاخه را اصلی و شاخه ٔ دیگر را فرعی مینامیم. شاخه ٔ اصلی بقول هرودت اینها بودند: کورش دوم، کبوجیه ٔ دوم و کورش سوم ( همان کورش بزرگ ) ، و شاخه ٔ فرعی اینها: آریارمنا، ارشام، ویشتاسپ و داریوش اول. این است اطلاعاتی که هرودت میدهد و کتیبه های داریوش اول و استوانه ای که از کورش بزرگ در بابل یافته اند گفته های هرودت را تأیید میکند. اگرچه شاهان مذکوردر ذکر نسب خود از چش پش دوم بالاتر نرفته اند - یعنی همینکه به چش پش میرسند فوراً به اسم هخامنش میگذرند - ولی چون تمام نه اسم فهرست هرودت ( از چش پش دوم تا داریوش اول ) با کتیبه ها تطبیق میکند دلیلی نداریم که در سه اسم دیگر ( از چش پش دوم به بالا ) تردید کنیم. بنابراین سرسلسله ٔ دودمان، هخامنش بود و ترتیب شاهان سلسله تا کورش بزرگ چنانکه ذکر شد.
. . . مطابق کتیبه های داریوش اول و اردشیر سوم هخامنشی، ویشتاسپ، ارشام و اریارمنه شاه نبوده اند هخامنش را هم نه کورش بزرگ به شاهی یاد کرده است و نه داریوش اول. بنابراین باید او را فقط رئیس خانواده دانست. دودمان هخامنشی در پارس اقامت داشته و در دوران فترت حکومت ایلام یکی از شاهان هخامنشی، آن ناحیه را که انزان میخوانده اند ضمیمه ٔ متصرفات خود کرده و خویشتن را شاه �انزان � خوانده است. در اینجا این سؤال پیش می آیدکه کدامیک از نیاکان کورش بزرگ این کار را انجام داده است ؟ اگر چه مدرکی در دست نیست تا بتوان جواب محققی به این سؤال داد ولی از اینکه کورش بزرگ در بیانیه ای که در بابل منتشر کرده نسب خود را به چش پش دوم رسانید و شاهان انشان یا انزان را - از زمان خود تا او - شاه بزرگ خوانده است، باید گفت که انضمام ایلام به پارس در زمان چش پش دوم بوده است.
داریوش اول مانند کورش در ذکر نسب خو . . . بیشتر
فرهنگ فارسی
هخامنشیان
سلسله ای که توسط قوم پارسی در ایران تاسیس گردید و پس از مادها حکومت کردند. موسس این سلسله کوروش کبیر از اعقاب هخامنش است که از ۵۵۹ ق م . بر مملکت ماد تسلط پیدا کرد . آخرین پادشاه این سلسله داریوش سوم است که در سال ۳۲۱ ق م. بدست سپاهیان اسکندر مقدونی کشته شد. پادشاهان هخامنشی عبارتند از : کورش کبیر کبوجیه ( کمبوجیه ) داریوش اول خشایارشای اول اردشیر اول خشایارشای دوم سغدیان داریوش دوم اردشیر دوم اردشیر سوم ارشک داریوش سوم .
این امپراطوری حتی دادگر و عادل بودند و بین اقوام قلمرو خویش عدالت را ایجاد کردن
زنده باد ایران