کلمه جو
صفحه اصلی

یورش بردن

فارسی به انگلیسی

attack, blitz, charge, descend, harry, raid, rush, storm, stream

مترادف و متضاد

push (فعل)
شاخ زدن، فشردن، نشاندن، هل دادن، فشار دادن، چیزی را زور دادن، با زور جلو بردن، یورش بردن


کلمات دیگر: