کلمه جو
صفحه اصلی

یک جانبه


مترادف یک جانبه : یک جهته، یکراهه، یکسویه، یک طرفه

متضاد یک جانبه : چندجانبه

فارسی به انگلیسی

unilateral, one-sided

unilateral


one-sided, unilateral


فارسی به عربی

وَحیدُ الاتِّجاه (ذُواتِّجاهٍ واحِد ) ، أٌحادِی الجانِب

مترادف و متضاد

ex parte (صفت)
یک طرفه، یک جانبه

unilateral (صفت)
یک طرفه، یک جانبه، یک سویه، یک ضلعی، تک سویه

one-sided (صفت)
یک طرفه، یک جانبه، یک چشمه، یک پهلو، مغرضانه، طرفدارانه

one-way (صفت)
یک طرفه، یک جانبه، یک راهه

یک‌جهته، یکراهه، یکسویه، یک‌طرفه ≠ چندجانبه


فرهنگ فارسی

یکطرفه ازیک سو عشق یک جانبه .

فرهنگ معین

( ~. نِ بِ یا بَ ) (ق مر. ) یک طرفه ، از یک سو.

لغت نامه دهخدا

یک جانبه. [ ی َ / ی ِ ن ِ ب َ / ب ِ ] ( ص نسبی ) یک طرفه. یک سویه. از یک سوی. تنها از یک طرف. مقابل دوجانبه : دوستی یک جانبه نتواند بود. ( از یادداشت مؤلف ).


کلمات دیگر: