کلمه جو
صفحه اصلی

یورش


برابر پارسی : تاخت، تازش

فارسی به انگلیسی

invasion, assault, foray, incursion, inroad, onrush, raid, sally, storm, strike, attack, blitz, charge, descent, push

attack


assault, charge, descent, foray, incursion, inroad, onrush, push, raid, sally, storm, strike


فارسی به عربی

اندفاع , مخالفة , مداهمة , هجوم

مترادف و متضاد

offense (اسم)
توهین، حمله، رنجش، دلخوری، تجاوز، یورش، اهانت، گناه، بزه، تقصیر، لغزش، هجوم، قانون شکنی

rush (اسم)
تعجیل، حمله، جویبار، یورش، جوی، خیز، بوریا، فشار، یک پر کاه، ازدحام مردم، نی بوریا، انواع گیاهان خانواده سمار، حرکت شدید

attack (اسم)
حمله، تجاوز، یورش، تعرض، تاخت، تاخت و تاز، تکش، اصابت یا نزول ناخوشی

assault (اسم)
حمله، تجاوز، یورش، حمله به مقدسات، اظهار عشق

offensive (اسم)
حمله، یورش، تعرض

onslaught (اسم)
حمله، یورش

onrush (اسم)
حمله، پیش روی، یورش

raid (اسم)
یورش، تاخت، تاخت و تاز، حمله ناگهانی، ورود ناگهانی پلیس

pash (اسم)
سر، نرمی، یورش، کله، باران شدید، ضربت خردکننده

pounce (اسم)
یورش، جهش، پرتاب، حمله با چنگال، در حال خیز، گرده نقاش، خاکه ذغال، در حال حمله با چنگال

sally (اسم)
حمله، یورش، حرکت سریع، جواب سریع و زیرکانه

sortie (اسم)
یورش

فرهنگ فارسی

کلمه ترکی، هجوم، تاخت و تاز
تاخت وتاز هجوم .

فرهنگ معین

(رِ ) [ تر. ] (اِ. ) تاخت و تاز، هجوم .

لغت نامه دهخدا

یورش. [ ی ُ / یو رِ ] ( ترکی ، اِ )حمله و هجوم و هله و همه. ( ناظم الاطباء ). حمله و بر دشمن دویدن. ( آنندراج ). هجوم. حمله : به یک یورش صفوف دشمن را درهم شکستند. ( یادداشت مؤلف ) :
دو شاه چنین کرده یورش بسیچ
مرا خود نبد غیر پیکار هیچ.
نظام قاری.
- یورش آوردن ؛ حمله آوردن. تاختن. تاختن آوردن. هجوم آوردن : سواران گرجیه نیز از یک طرف بر لشکر افغان یورش آورده. ( مجمل التواریخ گلستانه ).
- یورش بردن ؛ بر کسی تاختن. حمله کردن به قصد غافلگیری.
|| سواری کردن بر مهم به تعجیل. || کوچ کردن. ( آنندراج ). || در تداول فارسی ، بار. دفعه. مرة. کرّة. نوبت. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

هجوم، تاخت وتاز.

دانشنامه عمومی

یورش ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
یورش (فیلم)
یورش (کمیک)

واژه نامه بختیاریکا

کَن هیل؛ هَپِرُو

پیشنهاد کاربران

این واژه هرچه هست ریشه ایرانی دارد.
اوستایی ( وِرِثرَ )
پهلوی ( واریش )


حمله

هجوم_ تاخت و تاز _ حمله

هجمه

هوجوم

تاخت و تاز

این واژه ایرانی است نه ترکی ، بیشتر واژه های ترکی از زبان های ایرانی به ویژه سغدی گرفته شده اند :

واژه اوستایی اوئورشت avaoirišta* و یا avaoirista** به معنای حمله assault که در زبان پهلوی به شکل wylšt ʼ* اویلشت و *�irišt *�irušt ئورشت درآمده و در لورستان به شکل ایرشت به کار میرود همانستکه امروزه یورش خوانده میشود و آنرا به غلط لغتی تورکی دانسته اند.



پیرسها:

*FRAHANG I PAHLAVIK - Henrik Samuel Nyberg edited by Bo Utas

**Sacred Books of the East/Volume 4



ما هم در کردی هرش یا هرشت می گوییم، در لکی هم ایرش یا ایرشت گفته می شود، که به چم همین "یورش" است، واژه ریشه ی ایرانی دارد و نادرست تُرکی خوانده است.

در پاسخ ب دوستان کرد و فارس این کلمه ریشه ترکی دارد دوستان ریشه های استفاده میکنند ک الان پیدا نمیشه اگر فارس هستید فارسی بگید ن ب زبان فضایی تعصبی نباشید ترکی هست

یورش از فعل یوری ماق، و تورکی است. قدرت قلم از قدرت شمشیر بیشتر است. خدا شکر بعد از صدسال قلم داریم.

سلام دوستان

کل گفته های بالای که بی پایه اند رو کنار بگذارید


نخست اینکه یورش چی هست

کلمه یورو یا یری در ترکی به معنی امر راه برو هست

یورو از یوروماق یا یورومک اخذ شده به معنی راه رفتن و حرکت کردن

یورو در اصل یوگور هست و فعلش ( یوگورش دیوان لغات ترک کاشغری )


یورش یا یوگوروش کلمه ای ارکی به معنی حرکت کردن به سمت و به قصد


حالا کلمه یورتمه

اینکلمه مشتق بالایی هست و برای به حرکت در اوردن و راه رواندن اسب میگن جلوی اون لغت نامه دهخدا ترک نوشته



برخی دوستان منتها معنی ها و کلماتی رو میکنن پایه این لغت ادم میخنده

دوست عزیز که بالا نظر دادین شده ماجرای خلیل زاده و عباس بوعذار که فقط یدونه ر داره

این چرندیاتتون رو بزارین کنار

دوست عزیزمون اشکان

سغدی یکی از سرزمین های ترک نشین هست در کتاب های اقوام شناسی مردم کل اسیای میانه و خاورمیانه رو

ایندو یوروپین و هندو ایرانی میگن


ایرانی بودن دلیل بر این نیست که ترک نیستن
در ضمن دوست عزیز ما برای جنگ نیومدیم اینجا

شما پ. فارس ها نمیدونم چرا به جای پیدا کردن گزیده های عربی با جایگزینش نشستین مارو فقط بازیچه خودتون کردین


اون از اشعار حافظ که ترک دوست بود اون از فردوسی که ترک ستیز بود
ادم هست تا ادم

امسال شما میرن شعرارو زیرو رو میکنن و شعر حافظ رو معنیش رو تغییر میدن


ترکان پارسی گو بخشندگان عمرند ساقی بده بشارت رندان پارسا را ( حافظ )

اگر آن ترک شیرازی نظری کند به رویم به خال هندویش بخشم سمرقندو و بخارا را


اینا نشان از انسانیت دارند

ولی امسال شما با تغییر معنی اینها سعی در عداوت دارین

معنیش رو زیبارو گفتن : ) ) )

میری ترک سرچ میکنی این معنی رو نمیاره


درستش اینه که نژادپرست نباشیم چرا که با خواندن همه اشعار حافظ متوجه میشوی که منظورش اقوام ترک بوندن
چرا که آقای قزوینی جابجا کرده و خوبان گذاشته جاش که همان معنی رو نمیده


یا مثلا شاعر چه لزومیده بعد کلمه ترکان پارسی گو بیاره
تنها دلیلشم اینه که منظورش ترکها بودند


مثلا در ان بیت به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را که دوتا از شهرای ترک نشین آن زمان بودند : ) ) ) )


درود بر مولانا که میگه

من آن ترکم که هندی گویم ار چه ترکم ولی هندی گویم


همچنین میگه ببین ترکان معنی را . لابد اینم از ترکان منظورش زیبارویان با معنی بوده

اولن که یورش و یورتمه واژه های ترکی هستند

درست این واژه یوگورمه هستش که ربطی به گفته ای بالایی ندارد ضمنن دوستان زبان سغدی برای تبت بوده و کی تبت بخشی از ایران بوده؟؟؟

یوگورمه الان هم در برخی جاها تلفظ میشه

یوروش که شکل قدیمیش یوگوروش هست که یورومک یعنی فعلش به معنای حرکت کردن و به راه افتادن
یوروش در کل معنی تاختو تاز هم میده

اونایی که گفتن آوریشو فلان دوست عزیز اگه قرار باشه اینجوری ریشه یابی کنید
من میتونم یه روزه کل واژه های دنیا رو تغییر بدم که عزیزان
ضمنن واژه نامه شما اکراد رو خودتون بررسی کنید ده برابر بیشتر از فارسی ترکی رو زبون شما تاثیر گذاشته
مثل ساخ که از ساغ ما برداشتین
میتونی بری مقود العربیه ص ۲۵۶ نوشته صاغ ریشه ترکی داره
یا چنته که معنی کیف
و غیره : )

داداشا یدونه ش داره : ) ) ) )

یاد ماجرای عباس بوعذار افتادم
فکر کردم ریشه خلیل زاده عباس بو عذاره تو ایران کم پیش نیومده افرای مثل شما رو دیدن


برید واژه ی تلاش رو هم سرچ کنید از ریشه ی تالاش ترکی

لابد اونم از تالاواویدن زاد هست ن ؛ ) ) ) ) ) ) )

Definitions from Oxford Languages
eriş1
ad
ermek eylemi ya da bi�imi.
eriş2
HALK AĞZINDAN
ad
1.
dokuma tezg�hında uzunluğuna atılan ip, boy ipliği.
2.
ak ile karışık benekli ip.
3.
y�n bel kuşağı.
Translate eriş to
Persian
1. رسیدن


قابل توجه دوستان ؛ آکسفور لنگوئج ترکیش هست


این کلمات به زبان شماهام رسوخ کرده
بعضا حرفای عجیبی میشنویم
خب اقای گرامی مگر نمیبینید سه لغت مامه ارجح ایران ترکیش دونستن
این به زبان اکرادم نفوذ کرده
چرا که شما شاخه سوم اوستای روستایی حرف میزنید و اصلا اوستا ها زبان خودشون رو بر شما تحمیل کردند


کلمات دیگر: