کلمه جو
صفحه اصلی

هخامنشی

فارسی به انگلیسی

achaemenian

Achaemenian


مترادف و متضاد

achaemenian (صفت)
هخامنشی، هخامنشیان

فرهنگ فارسی

(صفت ) منسوب به هخامنش . ۱- ازخاندان هخامنش .۲- مربوط بسلسل. هخامنشی : (( هنر هخامنشی ) ).

لغت نامه دهخدا

هخامنشی. [ هََ م َ ن ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به هخامنش سردودمان شاهنشاهان پارس. رجوع به هخامنش شود.

هخامنشی. [ هََ م َ ن ِ ] ( اِخ ) نام عمومی سلاله ای است که فرزندان هخامنش بودندو در پارس سلطنت میکردند. رجوع به هخامنشیان شود.

هخامنشی . [ هََ م َ ن ِ ] (اِخ ) نام عمومی سلاله ای است که فرزندان هخامنش بودندو در پارس سلطنت میکردند. رجوع به هخامنشیان شود.


هخامنشی . [ هََ م َ ن ِ ] (ص نسبی ) منسوب به هخامنش سردودمان شاهنشاهان پارس . رجوع به هخامنش شود.


فرهنگ عمید

۱. از خاندان هخامنش: پادشاه هخامنشی.
۲. مربوط به سلسلۀ هخامنشی: سربازان هخامنشی.

دانشنامه عمومی

هخامنشی (اسطوره). هخامنشی یا هخامنش (Ἀχαιμενίδης) در اسطوره های یونانی و رومی، پسر آداماستوس از ایتاکا و یکی از خدمهٔ اولیس (اودیسئوس) بود. وی هنگامیکه اولیس از چنگِ سیکلوپ -غولِ یک چشم- گریخت در سیسیل از گروه جدا افتاده بود.وی تنها عضوِ زندهٔ گروه بود که به ایتاکا بازگشت.
فهرست شخصیت های اسطوره های یونانی

پیشنهاد کاربران

نام سلسله ای از پادشاهان ایرانی در روز گاران قدیم

هخامنشی یعتی سلسله کوروش کبیر ابهتی داره براخودش اسم هخامنشی من ک هر وقت بهش فکر میکنم بخودم میبالم وافتخار میکنم ک ایرانی هستم

پاسخ به کاربر بالا: هخامنش نامِ نیایِ کوروش بزرگ ( کوروش دوم ) می باشد و نام شخص می باشد و نه فلان و بهمان. ریشه شناسی واژه هخامنش روشن و واضح است و ولی ما از آن می گذریم تا تناقض روشن تر و واضح تری را به کاربر بالا و هرزه گویان نشان دهم:
گسترش تمدن پارس در زمان کوروش بزرگ ( کوروش دوم ) رخ داده است و برخورد پارسیان با یهودیان در زمان کوروش دوم ( کوروش بزرگ ) رخ داده است.
و از سوی دیگر نیایِ کوروش دوم ( کوروش بزرگ ) چنین است:
( کوروش دوم ) فرزندِ ( کمبوجیه یکم ) فرزندِ ( کوروش یکم ) فرزندِ ( چِش پِش ) فرزندِ ( هخامنش ) .
کوروش دوم هیچگاه هخامنش را به چشم ندیده بود، چه رسد به اینکه نیای کوروش یعنی هخامنش بخواهد با یهودیان ( پس از گسترش مرزها توسط کوروش دوم ) طرح دوستی بریزد تا به خاخام دوستی ( !! ) متهم شود. و اینگونه کاخ پوشالی خودمغول پنداران فرو می ریزد.
در نبیگ ( کتاب ) های گتزیاس، هرودت، گزنفون، ، رساله های افلاطون ( مانند آلکبیادس ) از کوروش نام برده شده است و ارزشمندتر از همه اینها در ( سنگ نبشته بیستون ) چندین بار نام کوروش بزرگ نگاشته شده است ( بند10 و بند 11 و. . . ) . در بند 3 نیز داریوش گفته: بدین جهت ما هخامنشی خوانده می شویم [که] از دیرگاهان اصیل هستیم. از دیرگاهان خاندان ما شاهان بودند. ( اشاره به نام نیاکانش ) . داریوش در این سنگ نبشته از آریایی و پارسی بودن خود یاد می کند.
هنوز نمی داند سرزمین ایرانوج یا ایران باستانی سرزمین های دربردارنده خراسان بزرگ بوده است و پارسیان شاخه ای از ایرانیان بودند که در سرزمین پارس باستانی بوده اند. به این، عامل زمان را هم بیافزا، تا به پرسش هایت، پاسخ داده شود. روایت زرتشت وفردوسی از سرزمین باستانی ایرانوج بوده که نه از نظر زمانی و نه از نظر مکانی هیچ همپوشانی با گستره آغازین پادشاهان پارسی نداشته است و فردوسی آنجایی هم که از دارا و. . . که در پیوند با پادشاه پارسی و نبرد اسکندر است، یاد می کند، این اندوخته ها را از اسکندرنامه گرفته و به سروده درآورده است و در شاهنامه جای داده است و در این میان نه تنها کوروش بلکه پادشاهان پارسِ پیش از کوروش و شماری از پادشاهان پس از وی، در شاهنامه نیامده است، دلیل آن هم روشن است، نبود همپوشانی مکانی و زمانی بوده است.
درباره حافظ و سعدی بگویم که این دو سراینده بودند، تاریخ نگار نبودند، اگر هم تاریخ نگار هم می بودند، باید از خود بپرسی آیا به منابع یونانی که در آنها نام کوروش بکار رفته دسترسی یا آگاهی داشتند؟ آیا سواد رمزگشایی سنگ نبشته های بیستون را داشتند؟آیا به منابع عبری دسترسی یا آگاهی داشتند؟ با عینکِ امروز، گذشته را داوری کردن، یعنی همان ( ( شترگاوپلنگی ) ) که کاربر بالا ارائه داده است.
حالا تو به من بگو که در کتیبه اورخون چه چیزی نوشته شده است؟؟خخ.
راستی یک چیزی، می دانی از همین نگاره ها و سازه های فرعونیان چقدر گردشگر و جهانگرد جذب مصر شده است؟رژه نمادینِ فرعون های مصر را در مصر ببین تا معنای دوست نداشتن را دریابی.

هخامنشی لقبی است که زبانی خارج از زبان ایرانی این کلمه رو بزبان آورده مثلا کیامنشی بیشتر صحت داره که هنوز در میان کردها این کلمه رایج هستش به بزرگان لقب ( کا ) یا ( کاکه ) میدن همونطور که در قدیم ( کیا ) بکار میبردن واین نشان دهنده اینست تاریخ هخامنشی واسم هخامنشی کاملا ساختگیست

نام سلسله ای از پادشاهان ایرانی در روزگاران کهن

در لغتنامه دهخدا آمده است:

دولت هخامنشی در سال 330 قبل از میلاد به دست اسکندر مقدونی منقرض شد . تخت جمشید در آتش بسوخت . ایران جزو امپراطوری مقدونی شد. ( لغتنامه، کلمه ایران ) مقدونیان تخت جمشید را آتش زدند.

مگه من گفتم کوروش هخامنش یا خاخامنش رو دیده.

تفسیر استوانه به عنوان یک “منشور حقوق بشر"، توسط برخی تاریخدانان، نادرست و مغرضانه توصیف شده است. این مسئله به عنوان یک “سوءتفاهم” رد شده است و به عنوان یک تبلیغ سیاسی که توسط رژیم پهلوی اختراع شده، توصیف گشته است.

✅تاریخدان آلمانی، ژوزف ویسِهُفِر می گوید که تجسم کردنِ کوروش به عنوان قهرمان حقوق بشر، به اندازۀ “انسانیت و روشنفکری شاه پارس” غیرواقعی است.


✅د. فِیرچیلد راگلِس و هلین سیلورمن، هدف شاه را از این ادعا، آغاز مشروع نشان دادنِ سلطنت بر ملت ایران و حکومت خودش، و مقابله با انعکاس بنیادگرایی اسلامی، از طریق روایتهای جایگزین که ریشه در تاریخ ایران باستان دارند، توصیف کردند.

✅س. ب. ف. واکر می گوید: �کاراکتر اصلی استوانه کوروش اعلامیه حقوق بشر یا آزادی مذهبی [نیست] بلکه به سادگی یک گلنوشته در سنت بابلی و هخامنشی است، که استقرار کوروش در شهر بابل و پیش از آن، غفلت نبونیدوس از پرستش مردوک را یادآوری می کند. �

✅دو پروفسور متخصص در تاریخ شرق نزدیک باستان، بیل. ت. آرنولد و پیوتر میچالوفسکی می نویسند: �عموماً، این به کتیبه های بنیادین دیگر متعلق است، این به هیچ وجه یک همکاری فرمان نیست، هیچ اعلامیه حقوق بشر غیرمعمولی را، که گاهی ادعا می شود، فراهم نمی آورد. �


✅لوید لولین جونز از دانشگاه ادینبورگ می نویسد که “هیچ چیز در متن نیست که به مفهوم حقوق بشر اشاره کند. ”

✅نیل مک گریگور می نویسد: �مقایسه [استوانه کوروش] با متنهای مشابه دیگر، توسط پژوهشگران در موزۀ بریتانیا، نشان داده است که قوانین در عراق باستان، اعلامیه های قابل مقایسه ای بر کامیابی سریر [بابلی] برای دو هزاره قبل از کوروش ساخته بودند… این یکی از کارهای موزه است که با محدود کردنِ معنای چیزها و تخصیص آنها به یک بحث سیاسی، مخالفت کند. � او اخطار می کند که در حالی استوانه “آشکارا به تاریخ ایران پیوند زده می شود"، که آن “در هیچ مفهوم حقیقی، یک سند ایرانی نیست. آن بخشی از تاریخ بسیار بزرگتر شرق نزدیکِ باستان، پادشاهی بین النهرین و پراکندگی یهود، است. ”


✅و. ج. تالبوت، فیلسوف آمریکایی، هر چند پیرامون کوروش، می گوید: �گویا، کهنترین طرفدار تحمل مذهبی است� در عین حال اظهار می کند: �ایده هایی که منجر به گسترش حقوق بشر می شوند، محدود به یک سنت فرهنگی نیستند. �



📚منابع :

[1] محمد رضا پهلوی، انقلاب سفید ( 1967 ) ، صفحه 9.

[2] همان.

[3] Ansari, Ali ( 2007 ) . Modern Iran: The Pahlavis and After. Harlow: Longman. ISBN 1 - 4058 - 4084 - 6. , pp. 218–19.

[4] Daniel, Elton L. ( 2000 ) . The History of Iran. Westport, CT: Greenwood Publishing Group. ISBN 0 - 313 - 30731 - 8. p. 39.

[5] Briant, Pierre ( 2006 ) . From Cyrus to Alexander: A History of the Persian Empire. Winona Lake, IN: Eisenbraun. ISBN 978 - 1 - 57506 - 120 - 7. p. 43.

[6] Llewellyn - Jones, Lloyd ( 2009 ) . “The First Persian Empire 550–330BC". In Harrison, Thomas. The Great Empires of the Ancient World. Getty Publications. p. 104. ISBN 978 - 0 - 89236 - 987 - 4. p. 104.

[7] Curtis, John; Tallis, Nigel; Andr� - Salvini, B�atrice ( 2005 ) . Forgotten Empire: The World of Ancient Persia. Berkeley: University of California Press. ISBN 0 - 520 - 24731 - 0. p. 59.

[8] Mitchell, T. C. ( 1988 ) . Biblical Archaeology: Documents from the British Museum. London: Cambridge University Press. ISBN 0 - 521 - 36867 - 7. p. 83.

[9] Kuhrt, Am�lie ( 1983 ) . “The Cyrus Cylinder and Achaemenid imperial policy". Journal for the Study of the Old Testament ( Sheffield: University of Sheffield. Dept. of Biblical Studies ) 25. ISSN 1476 - 6728. pp. 83–97.

[10]W. The Ancient Near E
.
*نسب و ریشه های مبهم کورش*

ناصر پور پیرار

مورخی مانند پی یر بریان، در شگفت است که ( جهش یکباره کورش چگونه قابل توجیه است. ابزار و امکانات فنی و عقلی برای مقابله با قدرت های بین النهرین را از کجا بدست آورده است؟ ) . نه سرزمینی، نه کشتزاری، نه بازاری، نه مالیاتی. هیچ نسب نامه معتبری ندارد. در کتیبه کورش نامی از هخامنش نیست.

جالب است بدانید کورش نسب نامه جعلی اش را به ( چش پش ) ختم می کند اما امثال گیرشمن به هخامنش!.
( پی یر بریان : هیچ منبع بابلی از شاهان انشان نگفته است ) .

سخن گفتن از پارس قبل از داریوش بیهوده است و کلمه پارس قبل از داریوش وجود خارجی ندارد .

آنان نقیصه نسب هخامنش را با دو کتیبه اریار من و ارشام و کتیبه کوتاه پاسارگاد جبران کردند تا برای هخامنش تاریخی کهنه تر بیابند. اما مشکل این جاست که در زمان اینان اساسا خط میخی پارسی باستان نداشته ایم. و مشخص است که بعدها به سختی زیر کتیبه های عیلامی و بابلی جاسازی کرده اند. و اصولا چرا این کتیبه ها باید در همدان پیدا شوند؟. چرا با وجود خط پارسی، کورش باید به عیلامی و بابلی بنویسد؟

پی یر بریان : داریوش اول نسبتی با کورش ندارد و در شجره نامه اش نامی از کورش نمی برد. ( جامی :منابع کورش یا یهودی هستند یا یونانی و حتی از کتیبه های ساسانی غایب است. تا یک قرن پیش ایرانیان هخامنشیان را نمی شناختند. بلعمی از یهودی شدن کورش به دست دانیال شوشی می گوید ) .

تنها نشانه حکمرانی چش پش یک مهر عیلامی است!. و این مهر که تاریخ آن حداقل 150 سال قبل از تخت جمشید است، در تخت جمشید چه کار می کند؟ آیا جز ادامه همان تلاش بیهوده برای نسب سازی برای هخامنشیان بی ریشه است؟

پارس و هخامنش و اهورامزدا قبل از کتیبه داریوش وجود خارجی ندارند. و خط میخی پارسی باستان نیز قبل از داریوش در هیچ سند رسمی دیده نشده است.
.
آیا ایرانیان دوره هخامنشی زرتشتی بوده اند یا خیر؟ ، این سؤالی است که به نظر می رسد باید طرح نمود ، به هرحال می توان ادعا نمود که دین هخامنشیان زرتشتی نبوده است؛ چرا که:

* نامی از زرتشت در کتیبه ها به چشم نمی خورد.

* و در نوشته های یونانی ذکری به میان نیامده است.

* دیگر آنکه نامی از اوستا در کتیبه ها نیست .

* و در سنگ نوشته ها از اهورامزدا به نام بغ بغان نام برده شده که با یکتا پرستی مغایرت دارد و در #دین زرتشت می بینیم که اشتراک خدایان وجود ندارد.

* و قربانی کردن حیوانات به طور دسته جمعی در دوره هخامنشی رایج بوده که در دین زرتشت منع شده است.

* از آنجا که زرتشتیان مردگان خود را دفن نمی کردند شواهد امر بر این مدعاست که در دوره هخامنشیان مردگان دفن می گردیدند

* و دیگر آنکه نام ها در دوران هخامنشی همنام با زرتشت نبوده.

* و گاه شماری دوره هخامنشیان با اوستا متفاوت است.

* و آخر آنکه در دوره هخامنشی چند خدایی وجود داشته است.

با این وصف عقاید مشترک هخامنشیان با دین زرتشت در اشتراک نام اهورامزدا و مقدس بودن آتش و اشتراک دو نام مهر و ناهید به عنوان خدا و در دوره زرتشت به عنوان فرشتگان می باشند ، همچنین از جهت نبودن مدارک کافی به این سؤال نمی توان جواب محققی داد ، ولی چنین به نظر می آید که در اصول تفاوت های زیاد بین مذاهب ایرانیان وجود نداشته و در دوره مزبور نویسندگان یونانی و سریانی و ارمنی با زرتشت و تعالیم او ، آشنا نبوده اند.
منبع: تاریخ ادیان و مذاهب در ایران ، عباس قدیانی ، صفحات ۷۷ ـ ۷۸
.
✅آیا مردم ایران بنای تخت جمشید را به نیکی یاد می کردند؟

✴️نام گذشته تخت جمشید پارسه بوده است ولی در دورانی از تاریخ که مشخص نیست ( از زمان ساسانیان یا بعد از آن ) این بنا به تخت جمشید معروف می شود.

اما خیلی جالب است بدانید جمشید ( یا جم ) در ابتدا شخصیت مثبتی داشته اما در انتهای زندگی شخصیت بسیار بد و پلیدی می شود که به طرز وحشتناکی کشته می شود.
👈لذا ایرانیان با نامگذاری این بنا به تخت جمشید یاد آوری ظلم و ستم شاه گونه این شخصیت شده و چه بسا با خاطراتی از شاهان هخامنشی نیز همزاد پنداری داشته اند.

در متون زرتشتی شخصیت جم ( یا جمشید ) از آفریده های نیک و مورد اعتماد اهور مزدا هستند، اما پایان کار آنها نشان می دهد که به شخصیت های پلید و زیان کاری تبدیل می شوند
🔹جمشید که برگزیده اهور مزدا بوده به گونه ایی که نخست اهورامزدا تبلیغ آیین زرتشت را به جمشید پیشنهاد می دهد که جمشید نمی پذیرد ( وندیداد فرگرد 2 بند 1 و 2 )

📚https://b2n. ir/w54438

جمشیدی که وظیفه نگهبانی و ازدیاد مردم و آفریده های اهورامزدا را بر عهده دارد ( همان، بند 4 و 5 ) و بارها از او ستایش شده است.

📚https://b2n. ir/z18522

همچنین جمشید فره مند ترین مردمان ( یسنای 9 بند 4 )
https://b2n. ir/p31404

اما جمشید بعدها کبر ورزید، دُروند شد و گناهکار گشت و توسط ضرب تیغ سپیتور به دو نیم شد و مرگش فرا رسید


🔹در بندهش سپیتور ( یا اسپیدرو ) ، بردار جمشید دانسته شده است ( بندهش، بند 228 )
📚https://b2n. ir/s97440
📚https://b2n. ir/g42198
🔹و همچنین اشاره اوستا به دو نیم شدن جمشید توسط سپیتور
📚https://b2n. ir/m43131

🔹در بند 14، بخش47 روایت پهلوی نیز آمده است که جمشید اهو مزدا را خوار شمرد و به همین دلیل دریده شد.
📚https://b2n. ir/b66035
📚https://b2n. ir/u76699


🔹حتی در متن گاتها به صراحت آمده که جمشید از گنهکاران است ( هات 32 بند 8 )
📚https://b2n. ir/e49370

🔹در زامیاد یشت فقره 31 الی 38 به دروغ گویی جمشید اشاره می کند ( یشت نوزده بند 33 و 34 به دروغگویی جمشید اشاره می کند )
📚https://b2n. ir/n05838

البته از نکات جالب برخی کتب زرتشتی ( غیر اوستایی ) چنین بر می آید که زرتشتیان بدنبال راهی برای خوب نشان دادن جمشید بوده اند، لذا مدعی شده اند روان جمشید در سرای دیگر توبه می کند! و توبه او پذیرفته می شود. ( سوال : مگر در جهان دیگر فرصت توبه کردن وجود دارد؟ )
.
قسم با خون گراز
در فرهنگ هخامنشی، قربانی کردن حیوانات، نه تنها برای خوردن گوشت، بلکه برای کارهای دیگر هم مرسوم بود، مثلاً اگر یک نفر می خواست قَسَم بخورد، ابتدا گاو یا گرازی را سر می برید، سپس شمشیر یا نیزه ی خود را درون خون حیوان می زد و این گونه قسم می خورد.



پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخی زرتشتیان و باستانگرایان، گاه و بی گاه، بهانه تراشی می کنند که چرا شما مسلمان ها حیوانات را قربانی می کنید و از این قبیل حرف ها. و این را نشانه خشونت ما می دادند. گذشته از اینکه قربانی کردن در آیین زرتشتی و و فرهنگ ایرانِ باستانی کاملاً امری مرسوم بوده، [1]؛ اما در این میان، اشاره به نکته ای خالی از لطف نیست. در فرهنگ هخامنشی، قربانی کردن حیوانات، نه تنها برای خوردن گوشت، بلکه برای کارهای دیگر هم مرسوم بود، مثلاً اگر یک نفر می خواست قَسَم بخورد، ابتدا گاو یا گرازی را سر می برید، سپس شمشیر یا نیزه ی خود را درون خون حیوان می زد و این گونه قسم می خورد.
اکنون باید از بهانه تراشان پرسید: �این را چه می گویید؟� طبق منطق خودتان، این کار وحشیانه و خلاف موازین انسانی نیست؟
پی نوشت:
[1]. سنت قربانی در ایران باستان و شریعت زرتشتی
[2]. والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، تهران: نشر ماهی، 1391، ص 317
.

نام قبیله ای از پادشاهان در زمان های قدیم.


کلمات دیگر: