کلمه جو
صفحه اصلی

یورش اوردن

فارسی به انگلیسی

to make an attack

فارسی به عربی

عاصفة , مداهمة

مترادف و متضاد

raid (فعل)
یورش اوردن، هجوم اوردن

storm (فعل)
موج زدن، موجدار بودن، متلاطم شدن، یورش اوردن، توفانی شدن، با حمله گرفتن

sally (فعل)
یورش اوردن، حمله ور شدن

sortie (فعل)
یورش اوردن

واژه نامه بختیاریکا

( یورش آوردن ) تَتِستِن


کلمات دیگر: