کلمه جو
صفحه اصلی

هم پیمان


مترادف هم پیمان : موتلف، متحد، متفق، هم عهد

فارسی به انگلیسی

allied, ally, bedfellow, confederate

confederate


فارسی به عربی

حلیف , متحد

مترادف و متضاد

allegiant (صفت)
وفادار، صادق، هم پیمان

confederate (صفت)
هم پیمان، متحد، متفق، موتلف

federate (صفت)
وابسته، هم پیمان، متحد

موتلف، متحد، متفق، هم‌عهد


فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که بادیگری عهدی بسته هم عهد.

فرهنگ معین

( ~. پَ یا پِ ) (ص . ) کسی که با دیگری عهدی بسته ، هم عهد.

لغت نامه دهخدا

هم پیمان. [ هََ پ َ / پ ِ ] ( ص مرکب ) هم عهد. هم قسم. هم سوگند. دو تن که با یکدیگر بر سر کاری پیمان بندند و متفق شوند.

فرهنگ عمید

هم عهد، کسی که با دیگری عهد و پیمان بسته باشد.

دانشنامه عمومی

هم پیمان یک مجموعه تلویزیونی محصول سال ۱۳۷۹ به کارگردانی فرزین مهدوی فر، نویسندگی و تهیه کنندگی می باشد که از شبکه پخش شد.
افشین سنگ چاپ
افسانه ناصری
افشین نخعی
امید آهنگر
بابک بیات
بابک نوری
سپیده حسینی
سحر صباغ سرشت
سیامک اشعریون
سیامک حلمی
سیروس ولی زاده
صفر کشکولی
علی زرینی فر
فرشید زارعی فرد
فیروز آقایی
مجید مشیری
محسن قاضی مرادی
محمد الهی
ناصر لقایی
هدایت الله سجادی

پیشنهاد کاربران

فدرال


کلمات دیگر: