کلمه جو
صفحه اصلی

لندهور

فارسی به انگلیسی

giant, hulk, hulking, cumbersome, giant(-like person)

giant(-like person)


giant, hulk, hulking


فرهنگ فارسی

پادشاه زاده و امیری بود در هندوستان که بسیار بلند بالا و قوی هیکل بوده و عمودی بزرگ در جنگ بکار میبرد .( داستان ) توضیح این کلمه در تداول عوام بصورت صفت بکار رود .
شخص بلندقدوقوی هیکل، نام امیری درهندوستان، که بسیاربلندقامت وتنومندبوده، بصورت صفت است
۱- ( اسم ) .۲- ( صفت ) مردی دارای اندام درشت و بسیار بلندبالا ( گاه با شرط آنکه بی مصرف باشد و از وجودش سودی عاید نشود ) .
به معنی پسر آفتاب چه لند به معنی پسر و هور آفتاب را گویند و نام پادشاهی بوده عظیم الشان در هندوستان

فرهنگ معین

(لَ دِ یا دَ ) (ص . ) (عا. ) درشت اندام ، قوی هیکل .

لغت نامه دهخدا

لندهور. [ ل َ دِ ]( اِخ ) به معنی پسر آفتاب ، چه لند به معنی پسر و هورآفتاب را گویند و نام پادشاهی بوده عظیم الشأن در هندوستان و اعتقاد برهمنان آن است که چون نیر اعظم به مادر او نظر کرد او حامله شد و فارسیان به این سبب او را لندهور خوانند. ( برهان ). در هندوستان پادشاهی بی پدر بزاد و او را به هندی راجه کرند نام کردند، چه عقیده هنود آن بود که آفتاب به مادرش که کنتی نام داشت نظر عنایت کرده و او حامله شده است. ( آنندراج ). نام پادشاهی ذوشوکت از پادشاهان هند و عقیده بر آن است که نیر اعظم به والده اش که کنتی نام داشت نظر عنایت کرد و او حامله شد، لهذا عجمان او را لندهور نام کردند و معنی این اسم پسر آفتاب بود، لند پسر را گویند و هور اسم نیر اعظم است. ( جهانگیری ) :
از آن با حکیمان نیارم نشستن
که ایشان چو هورند و من لندهورم.
سنائی.
|| نام پهلوانی فرزند سعدان در افسانه های قدیم. || ( ص ) عامه در تداول خود مردی با اندام ضخم و بسیار بلندبالا را لندهور ( به فتح دال ) گویند، چون عوج بن عنق.

فرهنگ عمید

شخص بلند قد و قوی هیکل. &delta، در اصل، نام امیری بسیاربلندقامت و تنومند در هند بوده: از آن با حکیمان نیارم نشستن / که ایشان چو هورند و من لندهورم (سنائی۲: ۲۰۵ ).

شخص بلند‌قد و قوی‌هیکل. Δ در اصل، نام امیری بسیاربلندقامت و تنومند در هند بوده: ◻︎ از آن با حکیمان نیارم نشستن / که ایشان چو هورند و من لندهورم (سنائی۲: ۲۰۵).


دانشنامه عمومی

لندهور (به معنای فرزند خورشید) نامی است که در زبان فارسی کارنا را بدان می نامند. او پادشاه آنگا بود و به اعتقاد هندوها کنتی مادر و سوریا (خدای خوردشید) پدرش هستند.

جدول کلمات

دیلاق

پیشنهاد کاربران

صفتی برای بیان بی خاصیت بودن شخص

لندهور: [ اصطلاح در تداول عامه ]صفتی برای بیان بی خاصیت بودن شخص، درشت اندام ، قوی هیکل.
( ( آرزو پرسید : "سر چی دعوا شد ؟" "سر این که خانم گفت دیوار را از بغل شمشادها بچینند ، مرتیکه ی لندهور گفت مهندس گفته از بغل شیر آب بچینند . هرچی خانم دادو بیداد کرد ، خیر ندیده گوش نکرد . ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص56 . ) )


کلمات دیگر: