کلمه جو
صفحه اصلی

حرف بدل

لغت نامه دهخدا

حرف بدل. [ ح َ ف ِ ب َ دَ ] ( ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) شمس قیس گوید: کافی است اعجمی که در وصل بدل همزه ملینه در لفظ آرند چنانکه بندگک و بندگی و بندگان و دایگک و دایگی و دایگان. ( المعجم فی معاییراشعارالعجم ص 172 ). و رجوع به حروف بدل و «گ » شود.

پیشنهاد کاربران

چراغ قوه


کلمات دیگر: