کلمه جو
صفحه اصلی

پارک کردن

فارسی به انگلیسی

park


park, to park

to park


فرهنگ فارسی

( مصدر ) متوقف کردن اتومبیل و دیگر وسایل نقلیه در محل معین .

پیشنهاد کاربران

کنار زدن، کنار گذاشتن، کنارنهی، کنار ایستی، کنار ایستادن

ایستادن و نگه داشتن ❤️

( ( آرزو به زانتیای سفید نگاه کرد که می خواست جلو لبنیات فروشی پارک کند زیرلب گفت "شرط می بندم گند بزنی پسرجان . ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 7 . ) )


کلمات دیگر: