کلمه جو
صفحه اصلی

داغون شدن

فارسی به انگلیسی

shatter

فرهنگ فارسی

داغان شدن

لغت نامه دهخدا

داغون شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) داغان شدن.از هم پاشیدن. متلاشی شدن. رجوع به داغان شدن شود.

پیشنهاد کاربران

batter
کوباندن،
( مکرر ) ضربه زدن، پیاپی زدن،
خراب کردن،
داغان کردن
e. g. the ship was being battered by the waves
کشتی داشت زیر کوبش های امواج متلاشی می شد.



کلمات دیگر: