consider (فعل)
فرض کردن، سنجیدن، رسیدگی کردن، مطرح کردن، تفکر کردن، ملاحظه کردن، تعمق کردن
debate (فعل)
سر و کله زدن، مطرح کردن، مناظره کردن، مباحثه کردن
moot (فعل)
مطرح کردن، دادخواهی کردن
discuss (فعل)
بحی کردن، گفتگو کردن، مطرح کردن، با دقت به کردن
table (فعل)
مطرح کردن، در فهرست نوشتن، از دستور خارج کردن، روی میز گذاشتن
bring up (فعل)
پروردن، پرورش دادن، مطرح کردن، فرهیختن، رشد دادن
propound (فعل)
پیشنهاد کردن، طرح کردن، ارائه دادن، مطرح کردن، رواج دادن، تقدیم کردن
expose to discussion (فعل)
مطرح کردن