کلمه جو
صفحه اصلی

امتزاج


مترادف امتزاج : آمیختگی، آمیختن، آمیزش، اختلاط، ترکیب، مزج

برابر پارسی : آمیزه

فارسی به انگلیسی

being mixed, mixture, compatibility, mixfure, [fig.] compatibility

being mixed, mixture, [fig.] compatibility


mixture


فارسی به عربی

اندماج , دمج

مترادف و متضاد

synthesis (اسم)
بهم پیوستگی، ترکیب، امتزاج، هم گذاری، اختلاط، تلفیق، پیوند، صنع

merger (اسم)
ادغام، امتزاج، ممزوج کننده، یکی شدن دو یا چند شرکت

fusion (اسم)
ادغام، امتزاج، امیزش، گداختگی، ذوب، ترکیب و امتزاج، ائتلاف یک شرکت با شرکت دیگر

amalgamation (اسم)
ملقمه، امتزاج، امیزش، امیختگی

intermixture (اسم)
امتزاج، اختلاط

آمیختگی، آمیختن، آمیزش، اختلاط، ترکیب، مزج


فرهنگ فارسی

آمیخته شدن، آمیخته شدن چیزی باچیزدیگر ، آمیختگی
۱ - ( مصدر ) آمیختن شدن . ۲ -( اسم ) آمیختگی آمیزش . ۳ - ترکیب شدن دو یا چند جسم با هم چنانکه مرکب جسم شباهتی باجسام مفرد. خویش نداشته باشد . جمع : امتزاجات . یا اختلاط و امتزاج .

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) آمیخته شدن . ۲ - (اِمص . ) آمیختگی ، آمیزش .

لغت نامه دهخدا

امتزاج. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) آمیخته شدن. ( مصادر زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). آمیخته شدن چیزی بچیزی. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). || ( اِمص ) آمیزش. آمیختگی. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). اختلاط. ( ناظم الاطباء ) :
با هوای خاک کویت بود ما را اتصال
پیشتر زان کامتزاج افتد میان ما و طین.
جمال الدین سلمان ( از آنندراج ).
|| در اصطلاح شیمی ترکیب شدن دو یا چند جسم باهم چنانکه جسم مرکب ، شباهتی به اجسام مفرده خویش نداشته باشد. ( از فرهنگ فارسی معین ). || در اصطلاح منجمان نظر ماه است چنانکه گویند: امتزاجات قمر؛ یعنی نظرات قمر. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). || اصطلاحی است نزد علمای جفر. رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.
- اختلاط و امتزاج ؛ عملی است در حساب. رجوع به اختلاط شود.
- امتزاج فصلین ؛ در اصطلاح تقویم ، چند روز از آخر زمستان و اول بهار و چند روز از آخر تابستان و اول پاییز. ( از ناظم الاطباء ). از پانزدهم تا آخر ماه سوم هر فصل از فصول چهارگانه است. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

۱. آمیخته شدن، آمیخته شدن چیزی با چیز دیگر، آمیختگی.
۲. (شیمی ) ترکیب شدن دو یا چند جسم با یکدیگر به طوری که جسم ترکیب شده شبیه هیچ یک از اجسام تشکیل دهندۀ خود نباشد و جدا کردن جسم های آمیخته شده ممکن نباشد.

دانشنامه عمومی

امتزاج اختلاط یک دست دو سیال با هر نسبت دلخواه است بطوری که هیچگونه مرز مشخصی بین دو سیال مشاهده نشود. چنانچه دو سیال در تمام نسبت های اختلاطی یکسان نباشند، آنها را غیر امتزاجی می نامند.
نامیزه
محلول
مایع چندفازی
مهندسین نفت بهره بردار از مخازن نفتی در زمان کاهش دبی استخراج نفت و زمانی که فشار مخزن پایین آمده، از امتزاج گازهای هیدروکربنی (مثل پروپان) با نفت خام در فشار بالا در حین فرآیند تزریق گاز به میدان نفتی، جهت افزایش حجم و فشار سیال درون مخزن استفاده می کنند.
در این فرآیند در اثر تزریق گاز، مویینگی به حداقل کاهش می یابد و در نتیجه نفت موجود در خلل و فرج دیواره مخزن جای خود را به گاز خشک می دهد.

جدول کلمات

آمیختگی

پیشنهاد کاربران

آمیخته شدن، آمیختگی، آمیزش.

مصدر باب افتعال به معنی آمیخته شدن میباشد . و در اصطلاح، امتزاج را به معنی مخلوط شدن بدون اراده مالکین در نظر میگیرند . مانند اینکه یک دزد از دو نفر گندم سرقت کرده و در یک جا جمع کند . در اینجا مالکین در مخلوط شدن گندم اراده ای نداشته اند . اما با هم شریک شده اند .

درهم شدن

بهم آمیختگی


کلمات دیگر: